Document Type : Academicm and Research
Authors
1 Ph.D. Candidate, Department of Islamic Philosophy and Theology, University Campus, University of Qom, Qom, Iran
2 Professor, Department of Islamic Philosophy and Theology, Faculty of Islamic Theology and Teachings, University of Qom
Abstract
Keywords
Main Subjects
آیۀ 89 سورۀ نحل، معروف به آیۀ تبیان، از زوایای گوناگونی مورد بررسی مفسران و قرآنپژوهان قرار گرفته و بیشترین موضوع موردبحث دلالت عبارت «کل شیء» بوده که پرسشهایی نیز در پی داشته است: اینکه چگونه متن قرآن میتواند حامل معانی بسیار باشد، بهگونهای که از آن تعبیر به «کل شیء» شود و چه کسانی و از چه طریقی میتوانند به معانی آن دست یابند. هدف این پژوهش مقایسه و تطبیق دیدگاههای علامه طباطبایی و حسنزادۀ آملی در تبیین این دو مسئله بوده است: (1) «کل شیء» چه گسترهای دارد؟ (2) درک قرآن با وصف «تِبْیانًا لِکلِّ شَیءٍ» ویژۀ چه کسانی است؟ این مطالعه نشان میدهد که دیدگاههای طباطبایی و حسنزادۀ آملی همسوست و بین آنها اختلاف ساختاری و ریشهای وجود ندارد، بلکه تفاوتها صرفاً از جهت اجمال و تفصیل است و به نظر میرسد، پاسخهای حسنزاده همان نگاه طباطبایی بوده که از طریق معرفت نفس برهانی شده است. بر این اساس، این دو دانشور از دو مسیر متفاوت «تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْء» را بررسی کرده و به اصول واحدی رسیدهاند.
کلیدواژگان: آیۀ 89 سورۀ نحل، آیۀ تبیان، جامعیت قرآن
مقدمه
رمزگشایی از عبارت «تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْء» در آیۀ 89 سورۀ نحل یکی از موضوعات بحثبرانگیز بین مفسران قرآن بوده و تعابیر مختلفی از آن ارائه شده است. این عبارت وصفی برای قرآن است: «وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْء وَ هُدًى وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ» (و ما بر تو این کتاب را فرستادیم تا حقیقت هرچیز را روشن کند و برای مسلمانان هدایت و رحمت و بشارت باشد.). دو پرسش اساسی دربارۀ «تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْء» عبارتاند از: (۱) کل شیء چه گسترهای دارد؟ و آیا همۀ حقایق نظام هستی را در بر میگیرد یا میدان و گسترۀ آن در حوزۀ مشخصی مثل دین یا انسان است؟ (2) قرآن به هر معنا که تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْء باشد، چه کسی یا چه کسانی میتوانند این تبیان را درک کنند و از آن بهره ببرند یا به عبارتی درک قرآن با وصف تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْء و بهرهمندی از آن تابع حصول چه شرایطی است؟
در تطبیق آرای دو حکیم و مفسر معاصر علامه طباطبایی و علامه حسنزادۀ آملی دربارۀ پرسشهای اصلی پژوهش نتایج زیر حاصل شده است:
علامه طباطبایی در مورد شمول کل شیء بیان میدارد که قرآن به دلالت لفظی بیانگر تمام مسائل مربوط به هدایت انسان است. علامه طباطبایی با بیان این نکته که نظر بسیاری از مفسران بر این است که کل شیء شامل مسائل هدایتی است نظر خود را بهگونۀ دیگری مطرح میکند و قرآن را بهگونهای رمزآلود شامل علم ماکان و مایکون، و آگاهی بر این رموز را منوط به آگاهی از تأویل میداند. علامه حسنزادۀ آملی، وقتیکه از شمول کل شیء صحبت میکند، از همان ابتدا کل شیء را به معنی همۀ حقایق وجود میگیرد و در مورد اقسام دلالت یا تقسیم کردن آن به جنبههای هدایتی و غیرهدایتی سخنی به میان نمیآورد. در تطبیق نظر این دو حکیم الهی دربارۀ شمول قرآن مشاهده میشود، هر دو ضمن پذیرش اینکه متن قرآن بیانکنندۀ همۀ حقایق هستی است و شمول کل شیء محدود به هیچ حدی نیست، این شمول را در دسترس همگان نمیدانند و این شمول را بیانی رمزگونه دانسته، دسترسی به آن را با مسئلۀ تأویل در ارتباط مستقیم میبینند.
مقایسه و تطبیق دیدگاههای این دو دانشمند نشان میدهد که اگرچه دیدگاه هریک با دیگری تفاوت دارد، یعنی علامه طباطبایی براساس روش تفسیری قرآن به قرآن در المیزان، به تبیین آیۀ تبیان پرداخته و علامه حسنزاده مسیر معرفت نفس و اصول انسانشناسی را کلید رمزگشایی این آیه قرار داده است، اما به نتایج واحدی رسیدهاند. هر دو طهارت را مهمترین عامل در درک اسرار و رموز قرآن میدانند. علامه طباطبایی با شرح موضوع تأویل و علامه حسنزاده براساس قاعدۀ سنخیت در ادراک به حل این مسئله پرداختهاند. هر دو جامعیت قرآن را نمایش دیگر جامعیت نفس انسان کامل یعنی امام دانستهاند. علامه طباطبایی با حدیثی از امام صادق (ع) به این موضوع اشاره کرده و علامه حسنزاده مسیر معرفت نفس را طی نموده است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان آگاهی بر تأویل را از عطایای خاص خداوند به بندگانش برمیشمارد، ولی علامه حسنزاده در آثارش این موضوع را شرح و بسط بیشتری میدهد. ایشان ضمن اشاره به تطابق کونین فرایند این آگاهی را تا حدی بیان میکند. طبق نظر علامه حسنزاده، عالِم به تأویل قدرت تطبیق بین عالَم و قرآن را دارد و این قدرت را از تطبیق عالَم با نفس خود یافته است؛ یعنی هرچه انسان بهواسطۀ طهارت و خودسازی مطابقت بیشتری با عالَم پیدا کند و لطیف شود ــ چراکه عالَم تجلی اسمای الهی است ــ به همان اندازه قرآن بهعنوان یک متن زنده بیشتر برایش قابلدرک است. به عبارتی تبیین علامه حسنزاده ادامۀ تبیین علامه طباطبایی بوده و مسیر را برای قرآنپژوهان روشنتر کرده است.
با مقایسۀ آرای کلی علامه طباطبایی و حسنزادۀ آملی در دو موضوع گسترۀ «تِبْیانًا لِکلِّ شَیءٍ» و اینکه چه کسی توان و مقام فهم بطون معانی کل شیء را دارد، میتوان گفت که خطوط و نگرش کلی این دو عالم، اگرچه از دو منظر و روش متفاوت بوده، نتیجۀ نهایی در پاسخ به هر دو پرسش یکی است، هرچند نظرات حسنزاده به دلیل اینکه بر مبنای معرفت نفس برهانی شده است، عمومیت بیشتری دارد و محکمتر است. درمجموع هر دو مفسر بر این نظرند که دایرۀ شمول کل شیء همۀ حقایق نظام هستی است، اما تبیان کل شیء را بیانی رمزگونه و خارج از دسترس عموم میدانند و درک این مرتبه از قرآن را به آیۀ 7 سورۀ آلعمران و تأویل مرتبط میدانند.
حسنزادۀ آملی، حسن. (1391). دروس معرفت نفس. الف لام میم.
حسنزادۀ آملی، حسن. (1384). ممدالهمم در شرح فصوص الحکم. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
حسنزادۀ آملی، حسن. (1386). اتحاد عاقل به معقول. بوستان کتاب.
حسنزادۀ آملی، حسن. (1386). هزار و یک کلمه. بوستان کتاب قم.
حسنزادۀ آملی، حسن. (1374). انسان و قرآن. انتشارات الزهرا.
حسنزادۀ آملی، حسن. (1373). سیری در زندگی و مبانی تفسیری سید حیدر آملی. بینات، 1(3)، 42-52.
حسنزادۀ آملی، حسن. (1377). هزار و یک نکته. نشر فرهنگی رجاء.
طباطبایی، سید محمدحسین. (1363). ترجمۀ تفسیر المیزان (سید محمدباقر موسوی همدانی، مترجم). دفتر انتشارات اسلامی. (اثر اصلی در سال 1392 ق منتشر شده است)
مؤدب، سید رضا؛ عزتی فردوئی، محمدرضا؛ و اسمی قیه باشی، صمد. (1395). نقد و بررسی دیدگاه مفسران در تفسیر آیه «تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْء» (نحل/ 89) با تأکید بر جامعیت فطری و تربیتی قرآن. پژوهشهای تفسیر تطبیقی. 2(1). 7-33. https://doi.org/10.22091/ptt.2016.787
نصیری، علی. (1395). بررسی دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی در تفسیر آیه تبیان. مطالعات تفسیری، 7(26)، 206‑185.
Send comment about this article