Document Type : Academicm and Research
Author
kharazmi university
Abstract
Keywords
Main Subjects
تفسیر تطبیقی عذاب نشدن اخراجکنندگان پیامبر از مکه
دانشیار، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران، رایانامه: r.najafi@khu.ac.ir
چکیده
آیات 76-77 سورۀ اسراء به مکیان مشرک هشدار داده است که اخراج پیامبر اسلام از سرزمین خویش به نابودی زودهنگام اخراجکنندگان خواهد انجامید و این سنتی خدایی است که دربارۀ رسولان پیشین نیز جاری بوده است. از دیگر سو، مشرکان مکه به عذابهایی از سنخ عذابهای مشرکان پیشین گرفتار نگشتند، گرچه در نهایت باعث ترک مکه از جانب پیامبر شدند.
مفسران برای حل این چالش، قتل مشرکان در جنگ بدر را مصداق عذاب اخراجکنندگان پیامبر قلمداد کردهاند. تحقیق حاضر این رویکرد رایج را نقد میکند، با این استدلال که هلاکت زودهنگام اخراجکنندگان پیامبر اسلام به هلاکت پیشینیان تشبیه شده است و در گفتمان رایج سورههای مکی، نابودی پیشینیان با عذاب آسمانی است. راهکار پیشنهادی این مطالعه روا دانستن تخلف از وعید بر خداوند، براساس اخلاق عرب، است، چنانکه نقل است که عرب رجوع از وعدۀ نیک را نکوهیده میداند، اما رجوع از وعدۀ عقاب را بزرگواری میشمارد. مفسران در مواضع فراوان دیگر نیز تحقق تهدیدهای دوران مکی را در قتلگاه بدر انگاشتهاند؛ اما، با اخلاقی دانستن تخلف از وعید، حاجت به این مدعای تکلفآمیز منتفی میشود.
کلیدواژگان: سورۀ اسراء: 76، اخراج پیامبر، جنگ بدر، خُلف وعید، عذاب آسمانی
براساس آیۀ 76 سورۀ اسراء، مکیان مشرک تصمیم داشتند که پیامبر را به ترک سرزمین خویش وادار کنند، اما، در صورت راندن پیامبر، آنان جز زمانی اندک در آن سرزمین باقی نمىماندند. در ادامه، آیۀ 77 سورۀ اسراء بیان میدارد که سنت تغییرناپذیر خداوند دربارۀ پیامبران پیشین نیز چنین بوده است. سورۀ اسراء مکی است و هنگام نزول این آیات، هنوز راندن پیامبر اسلام از مکه محقق نشده بود؛ اما مشرکان سرانجام پیامبر را از مکه به مدینه راندند، بیآنکه وعدۀ عذاب بر آنان محقق گردد. بدینسان شبهه آن است که پیشبینی قرآن دربارۀ سیر آتی تاریخ نادرست از کار درآمده است، زیرا، بر وفق تاریخ شناختهشدۀ اسلام، عذابهایی بهسان عذابهای حکایتشده در قرآن دربارۀ اقوام پیشین دامن مشرکان مکه را نگرفته است. به دیگر بیان، پرسش آن است که چرا سنت تغییرناپذیر خدا در هلاکت اقوامی که رسول خود را از شهر میرانند دربارۀ قریش محقق نگشته است؟
برحسب تتبع این قلم، مفسران، برای حل چالش یادشده، از چهار راهکار ذیل مدد جستهاند:
در این میان، موضع رایج مفسران قول اخیر است. تحقیق حاضر این اقوال چهارگانه را در خور نقد و رد میشمارد. راهکار اول ازآنرو ناپذیرفتنی است که در مواضع دیگر قرآن، اخراج پیامبر به مکیان نسبت یافته است، چنانکه در آیۀ 13 سورۀ محمد از مکه با تعبیر «قریۀ تو که تو را راند» یاد شده است و در آیۀ 40 سورۀ توبه، از موقعیتی زمانی سخن رفته است که کافران مکه پیامبر را اخراج کرده بودند. راهکار دوم نیز ناپذیرفتنی است، زیرا سورۀ اسراء مکی است و بدون شاهدی معتبر، نمیتوان آیاتی از آن را مربوط به دوران مدنی دانست و از اصل همزمانی و پیوستگی سوره عدول کرد. راهکار سوم هم نامقبول جلوه میکند، زیرا آیه از عزم مشرکان برای اخراج پیامبر از سرزمین محل سکونتش خبر داده است و بر وفق تاریخ اسلام، مشرکان تنها خواهان راندن پیامبر از مکه بودند، نه از مطلق جزیرةالعرب. همچنین برشمردن جنگ بدر بهعنوان مصداق وعدۀ عذاب اخراجکنندگان با فضای نزول سورۀ اسراء همخوانی ندارد، زیرا، بر وفق قرآن مکی، اقوام پیشین با عذاب آسمانی نابود شدند. بهعلاوه، وعدۀ نابودی اخراجکنندگان رسول اسلام به نابودی اخراجکنندگان رسولان پیشین تشبیه شده است و این دو ذیل سنتی واحد قرار گرفتهاند.
راهکار تحقیق حاضر برای حل چالش یادشده جواز تخلف از وعدۀ عذاب است. در گزارشهای تاریخی، آوردهاند که ابوعمرو بن علاء از عمرو بن عبید دربارۀ مسلمانان مرتکبشونده گناهان بزرگ سؤال کرده است و عمرو پاسخ داده است که خداوند، چنانکه وعدۀ ثواب خود را به انجام میرساند، وعدۀ عقاب خود را هم به انجام میرساند. ابوعمرو در رد این سخن، اظهار داشته است که عرب رجوع از وعدۀ ثواب را درخور نکوهش میداند، اما رجوع از وعدۀ عقاب را بزرگواری میشمارد. طرفین نزاع روایی یا ناروایی تخلف از وعید، هر دو، در جستجوی خدایی اخلاقی بودهاند؛ یکی تخلف از وعید را خلاف راستی میانگارد و دیگری آن را خلاف راستی نمیداند، بلکه عفو از عقاب را یک فضیلت میبیند.
نزد مفسران ادعای تحقق وعدههای عذاب دوران مکی در جنگ بدر اختصاص به تفسیر آیۀ 76 سورۀ اسراء ندارد، بلکه این مدعا بهصورت الگویی تکرارشونده ذیل آیاتی کثیر از قرآن مکی تکرار شده است. گویا برخی چنین انگاشتهاند که گسترۀ وسیع تهدیدهای قرآن در دوران مکی باید در سرنوشت کافران عینیت یافته باشد و در جهت تعیین مصداق، گزینهای بهتر از کشتار بدر نیافتهاند. این رویکرد در خور نقد جلوه میکند، زیرا سیاق آیات در کثیری از مواضع گواه است که مراد از این تهدیدها قتل در صحنۀ نبرد نبوده است، بلکه غرض هشدار به عذابی آسمانی بهسان عذاب قوم نوح، قوم لوط، قوم شعیب است. جایز دانستن تخلف از وعید راهکاری بدیل برای این رویکرد است که میتواند بهگستردگی در گرهگشایی از تفسیر قرآن نقشآفرینی کند.
راهکار پیشنهادی این تحقیق برای حل چالش عذاب نشدن اخراجکنندگان پیامبر اسلام اخلاقی دانستن تخلف از وعید بر خداوند است؛ زیرا بر وفق اخلاق عرب، رجوع از وعدۀ عقاب در خور ملامت نیست، بلکه نشان از بزرگواری دارد. بدینسان از اینکه مشرکان مکی به عذاب آسمانی گرفتار نشدند، نمیتوان نتیجه گرفت که پیشبینیهای قرآن دربارۀ سیر آتی تاریخ نادرست از کار درآمده است. همچنین، پارهای از اهلتفسیر بهگونهای گسترده ذیل دیگر تهدیدهای دوران مکی نیز از جنگ بدر سخن گفتهاند و قتلگاه بدر را محل تحقق وعدههای عذاب معرفی کردهاند. روا دانستن تخلف از وعید میتواند جایگزین این رویکرد تکلفآمیز شود.
ابنعاشور، محمدطاهر. (1420 ق). التحریر و التنویر. موسسة التاریخ العربی.
ابنعطیه، عبدالحق بن غالب. (1422 ق). المحرّر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز (عبدالسلام عبدالشافی محمد، محقق). دار الکتب العلمیة.
بغوی، حسین بن مسعود. (1420 ق). معالم التنزیل فی تفسیر القرآن (عبدالرزاق المهدی، محقق). دار احیاء التراث العربی.
دانی، عثمان بن سعید. (1414 ق). البیان فی عدّ آی القرآن (غانم قدوری الحمد، محقق). مرکز المخطوطات والتراث.
فخررازی، محمد بن عمر. (1420 ق). التفسیر الکبیر: مفاتیح الغیب. دار احیاء التراث العربی.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد. (1429 ق)، المفردات فی غریب القرآن. موسسة الصادق.
زمخشری، محمود بن عمر. (1429 ق). الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل. دار الکتاب العربی.
مقاتل بن سلیمان. (1424ق). تفسیر مقاتل بن سلیمان (احمد فرید، محقق). دارالکتب العلمیه.
واحدی، علی بن احمد. (1415ق). الوسیط فی تفسیر القرآن المجید. دار الکتب العلمیة.
یحیى بن سلام. (1425ق). تفسیر یحیى بن سلام (هند شلبی، محقق). دار الکتب العلمیة.
Send comment about this article