Document Type : Academicm and Research
Authors
1 Associate Professor, Department of the Quran and Hadith Sciences, University of Arak,
2 Assistant Professor, Department of the Quran and Hadith Sciences, University of Arak,
3 Assistant Professor, Department of the Quran and Hadith Sciences, University of Arak
4 Ph.D. Student in the Quran and Hadith Studies, University of Arak,
Abstract
Keywords
نتیجه گیری
فهم واژگان به صورت موضوعی که علامه از آن تحت عنوان عرف قرآن نام میبرد. و با روش سیاق به کشف ترادف اقدام کرده است. نقد روش برخی مفسران در ترادف به جهت متن محوری و یا عدم توجه به همه قرائن و شبکه معنایی واژگان در قرآن و انسجام بین آنها از جمله نقاط ضعف روشهای مفسران است که مورد نقد علامه طباطبایی در تفسیر المیزان قرار گرفته است. بافتزبانی در زبانشناسی معاصر تقریبا معادل سیاق است و بافت غیر زبانی یا موقعیت، عوامل برون متنی موثر در کشف معنای واژه است. علامه با نگاهی جامع به بررسی واژگان در اصطلاح و عرف قرآن به صورت موضوعی یا همان میدان معنایی مترادفات با استفاده از بافت زبانی و غیر زبانی متن پرداخته است.
با توجه به روش ایشان در کاربست ترادف در المیزان مقصود از ترادف در این روش کالمترادف « شبه ترادف» است. ایشان ترادف به معنی جایگزینی و هم معنایی واژگان در تمام بافتها را رد میکنند، زیرا هر واژه را دارای عنایتی خاص که مناسب محل خود است،میدانند.
علامه در ترادف از کتب لغت و تفاسیر لغوی بهره برده، اما با نگاهی نقادانه به آنها اعم از «مفردات» راغب اصفهانی، «مجمع البیان» طبرسی،«کشاف» زمخشری، «تفسیر کبیر» فخر رازی و «روح المعانی» آلوسی، معنایی نو و موشکافانه از واژه و نوع ارتباط آن با سایر واژگان ارائه دادند. ایشان با این روش و بیان فروق لغوی میزان همپوشانی واژهها و علت گزینش واژهها را در بافتهای مختلف به ظهور رساندند.
Send comment about this article