Document Type : Academicm and Research
Authors
1 Associate Professor, Tehra University
2 Assistant Professor, Shahid Madani University, Azirbaijan
3 Ph.D. Student in the Qur’anic Science and Hadith
Abstract
Keywords
. نتیجهگیری
روایات موجود در منابع فریقین دربارۀ آیه هفتم سورۀ رعد، بیانگر این است که گویا مسلمانان در آن روزگار، به عبارت «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ»، توجه داشتهاند و تعیین مصداق آن، امر مهمی برای آنان بوده است. همچنین ازآنرو که در روایات شیعه ابتدا به معرفی حضرت علی(ع) بهعنوان هادی پرداخته شده و سپس دیگر امامان علیهمالسلام بهعنوان هادیان بعد از وی معرفی گشتهاند، چنین میتوان استنباط کرد که اینگونه بیان کردن معارف، ناظر به روایات اهلتسنن است؛ زیرا در میان روایات اهلسنت، تنها دیدگاهی که حضرت علی(ع) را بهعنوان هادی معرفی مینماید، به پیامبر(ص) نسبت داده شده و نوع بیان معصومان، هم در جهت تأیید این دیدگاه و هم در صدد معرفی دیگر هادیان است.
باتوجهبه پژوهش حاضر باید گفت تنها روایاتی که حضرت علی(ع) را هادی پس از پیامبر(ص) و سپس دیگر امامان علیهمالسلام را یکی پس از دیگری بهعنوان هادی بعد از وی معرفی مینمایند، با معیارهایی چون سیاق و ظاهر آیه، معنای مفردات و جامعیت فرازمانی قرآن سازگار هستند و همچنین با سنت مبعوث ساختن رسول همراستا است؛ هرچند، آن دسته از روایات اهلسنت که تنها پیامبر(ص) را هادی میدانند نیز در مطابقت با عصر پیامبر(ص) درست هستند و نیز آن دسته از روایات که فقط به بیان هادی بودن حضرت علی(ع) پس از رسولالله(ص) پرداختهاند، در مطابقت با زمان حیات امیرالمؤمنین(ع) بعد از پیامبر(ص) صحیح میباشند. همچنین این دسته از روایات چه در شیعه و چه در اهلسنت، اگر در مجموعۀ خانوادۀ حدیث در کنار احادیثی قرار گیرند که دیگر امامان علیهمالسلام را بهعنوان هادی معرفی مینمایند، خود بیانگر این مطلب خواهند بود که این روایات، در صدد معرفی هادی بعد از پیامبر(ص) بودهاند و منکر وجود هادیان بعد از حضرت علی(ع) نیستند. گفتنی است دیدگاهی نیز که خداوند را هادی میدانست، بهدلیل عدم مطابقت با عبارت موردنظر و واژۀ هادی بهطور کامل مردود است.
نکتۀ دیگری که به ذهن متبادر میشود، این است که دیدگاههایی که در بیان مصداق از صحابیان در منابع اهلسنت نقل شده، میتواند متأثر از دیدگاه نحوی آنان نسبت به آیه باشد. همچنین آن دسته از روایات که در صدد بیان مصداق هستند، در گروه روایات جری و تطبیق و نه تفسیر آیه قرار میگیرند، ولی رابطهای ناگسستنی با تفسیر آیه دارند؛ بدینسان که جری درست مصداق بر آیه به فهم تفسیر آیه کمک میکند و تفسیر درست از آیه، ملاک تمییز و تشخیص جری درست از نادرست قرار میگیرد. نکتهای که نباید از آن غفلت کرد، این است که برخی از روایات جری و تطبیق، زمینهساز بیان جری و تطبیق نهایی میباشند که آنها نیز درست هستند و برخی از جری و تطبیقهای ذکرشده توسط معصوم، تأیید برخی دیدگاههای موجود در جامعه میباشند نه تمام جری و تطبیق؛ بنابراین در تشخیص درستی روایات جری و تطبیق، ضمن سنجش تمام جوانب روایات ازلحاظ سندی و متنی، سنجش آنها با روح معارف و ویژگیهای قرآن ضروری است.
Send comment about this article