Document Type : Academicm and Research
Authors
1 Assistant Professor, University of Qur’anic Sciences and Thoughts, Mashhad Branch
2 M.A Student, University of Qur’anic Sciences and Thoughts, Mashhad Branch
Abstract
Highlights
1.نمونه بررسی شده در این نوشتار، حکایت از دشواری تفسیر قرآن به قرآن به ویژه در عرصه وجوه و نظایر دارد؛ حتی در واژگان پر بسامد قرآن کریم که بدو امر گمان نمیرود فهم آیه شریفه در این دسته از واژگان پرتکرار با مشکل مواجه شود. لذا کم دقتی در یافتن نظیر تفسیری در آیه شریفه، سبب لغزش تفسیری خواهد شد.
2.تتبع در میراث تفسیری به منظور گره گشایی از معنای «هدایت» در آیه 21 سوره ابراهیم، نشان دهنده آراء گوناگونی است؛ از جمله: «نشان دادن راه نجات از عذاب و رسیدن به بهشت»، «فرافکنی و بهانه تراشی همراه با جبرگرایی»، «اطاعت از حجج الهی و هدایت الهی»، «هدایت شدن به دین حق در دنیا»، «بازگشت دوباره به دنیا» و «هدایت به امر». در یک نگاه کلی، تنزل معنایی، تکلف در ظاهر کلام الهی، نادیده گرفتن سیاق از حیث نادیدهانگاری مقولههایی چون: «پیروی»، «رفع عذاب و شفاعت»، نادیدهانگاری درخواست ضعفا از مستکبران نه بالعکس»، «عدم تبیین رابطه هدایت و شفاعت از عذاب»، و «نادیدهانگاری واژه "لو" و تعارض با هدایت عامه»، از مهم ترین اشکالات متوجه دیدگاههای تفسیری موجود در تبیین هدایت در آیه یادشده است.
3.نظر به نقاط ضعف و قوت دیدگاه مطرح شده و نیز با عنایت به مهم ترین واژگان کلیدی در سیاق آیه و اصل تناسب جواب با سؤال و اصل اجتناب از راه یابی تکلف به کلام الهی و اصل نزاهت سخن الهی از تنزل معنایی، دیدگاه برگزیده همان هدایت ویژه الهی است که مشمول انبیا و حجج الهی مىشود. بی گمان خداوند این نوع از هدایت را به صورت مستقیم به ایشان افاضه فرموده و دست یابی به آن برای غیر انبیا و حجج الهی ممکن نیست مگر به واسطه حجج الهی به افراد قالب و لایق. بر این اساس، مستکبران در مقام بیان نکته بنیادین و معرفتی عمیقی هستند که ضعفای عالم به جای یک عمر پیروی کورکورانه از مستکبران، در گذر تاریخ مىبایست از «مهدیهای زمانه» پیروی و اطاعت مىکردند که علاوه بر هدایت در دنیا، در آخرت نیز مشمول شفاعت ایشان مىشدند.
4.اگر در فهم و تفسیر آیه شریفه، امر دایر شود میان چند احتمال تفسیری که هر یک دارای نقاط قوت و ضعف است، طبعا خوانشی از آیه شریفه مىتواند در اولویت قرار گیرد که علاوه بر سازگاری با روایات معتبر، عقل و فطرت سلیم، نسبت به سایر خوانشهای دیگر با سیاق آیه تناسب بیش تری داشته باشد؛ هم چنان که پذیرش آن در جهت علوّ معنایی در سخن الهی باشد و موجب راه یابی تنزل معنایی به کلام الهی نگردد؛ هم چنین از تکلف معنایی و تحمیل قیود و عبارات گوناگون به ظاهر سخن الهی در امان باشد.
5.سنت تفسیری صحابه، تابعین، اتباع و مفسران متقدم بعدی، تأثیر بسزایی در جهتگیریهای تفسیری مفسران در سدههای بعدی تا دوران معاصر داشته و گاه ره آورد مطالعه تفاسیر متأخر، نقل همان دیدگاهها و خوانشهای تفسیری است که در گذر زمان بر تفاسیر بعدی سایه افکنده است. گمان مىرود رجوع به این دسته از میراث تفسیری، به منظور فهم و تفسیر قرآن کریم ضروری باشد، ولی هیمنه سنگین آن دسته از آراء تفسیری که گاه در گفتمان غالبی پدیدار گشته، نباید مانع از نقد آرا و روآوری به خوانشهای جدید تفسیری گردد.
6.از این آیه مىتوان فهمید که اصل شفاعت در قیامت رخ خواهد داد و درست است؛ اما در این جا چون فاقد لوازم و شرایط شفاعت هستند، حق شفاعت ندارند؛ اما اصل شفاعت به قوت خویش باقی است. در واقع پاسخ، ناظر به عدم قدرت شفاعت از ناحیه مستکبران است نه نفی کلی تحقق شفاعت؛ لذا پاسخ مستکبران حکایت از درستی اصل تحقق شفاعت در آخرت دارد.
Keywords
Send comment about this article