The Reflection of Towriah (Prevarication) and White Lie in the Stories of the Holy Quran from the Viewpoint of Sunni and Shia Commentators

Document Type : Academicm and Research

Authors

Abstract

 
 
Nooshin Rashidi Ranjbar[1]
Mohammad Taqi Diari Bidgoli[2]
Fatimah Sarvi[3]
Abstract
One of the most important moral values is honesty, the main defect of which is lying which is regarded a moral vice. Lying is forbidden in all divine religions and not permitted unless there appears an important necessity and expediency. If we are to fulfill this expediency, then lying is permitted and subject to the principle of "the most important and important", or in other word, the principle of "avoiding more corruption by means of allowing less corruption." However, stories of the Holy Quran mention some cases in which lying, or more exactly prevarication, is permitted due to a necessity and to protect individual and social expediency. For example, Prophet Yusuf (PBUH) kept his brother, Benjamin, before himself through a revealed plan, and accused his brothers of stealing. Prophet Ibrahim (PBUH) did not participate in pagan celebration in order to break the idols and pretended that he was sick. After breaking the idols and being asked about it, he attributed it to the great idol. There are other cases in the Holy Quran, from which commentators have deduced the permissibility of white lie and prevarication.
 


[1] PhD student of sciences of the Holy Quran and hadith, University of Qom, n.rashidiranjbar@yahoo.com


[2] Professor of department of sciences of the Holy Quran and hadith, University of Qom, mt_diari@yahoo.com


[3] Faculty member of department of Islamic sciences, Karaj Azad Islamic University, sarvifatemeh@yahoo.com  

Keywords


نتیجه گیری نهایی

 برایند نوشتار را می توان در موارد ذیل فهرست نمود:

  1. یک نوع ‌توریه صرفا به قصد پنهان داشتن مراد اصلی خویش است که با اظهار کلامی ذو وجوه که دارای معانی متعدد است، بیان می‌شود بدون اینکه در کلام با عدم نصب قرینه لازم یا با نصب قرینه منحرف کننده، موجب اشتباه و فریب مخاطب شود. مانند اصحاب کهف به یکی از یارانشان توصیه می­کنند در زمان خرید، ایمان و محل حضور را مخفی نماید، ابراهیم علیه السلام خود را بیمار معرفی می کند، حزقیل  ایمان خود را کتمان می کند، یوسف علیه السلام برادر خود را نگهداشته و برادران دیگر را به دزدی متهم می کند. و ... این نوع از توریه، از نظر اخلاق، مطلقا جایز است؛ چون کتمان حقیقت، به خودی خود جایز است، مگر اینکه عناوین ثانویه ممنوعه عارض آن شود.
  2. نوع دیگر توریه با قصد فریب و به اشتباه انداختن مخاطب صورت می‌گیرد؛ در این قسم متکلم عامداً با اظهار کلامی که معنای ظاهری‌اش نادرست و خلاف واقع است و با عدم رعایت قواعد دستوری یا با نصب قراین منحرف کننده موجب اشتباه مخاطب در فهم معنای مراد متکلم می‌شود؛ این نوع توریه جایز نیست، چون مصداق فریب است که زشتی آن بدتر از دروغ است.
  3. از منظر مفسران فریقین بالاخص مفسران شیعه با استناد به روایات رسیده از اهل بیت علیهم السلام  لازمه توریه، دروغ گفتن نیست، بلکه مصلحت، حفظ دین، جان و دینداری است. لذا بنا به حکم عقل و برای دفع افسد به فاسد لازم است حقایق را در موارد حیاتی مانند زمان جنگ یا برای تامین منافع و مصالح جامعه از جمله اصلاح بین مردم و ... کتمان نمود.  
1-      قران کریم با ترجمه ناصر مکارم شیرازی
2-      آل سعدی، ، عبدالرحمن بن ناصر، تیسیر الکریم الرحمن فی تفسیر کلام المنان، مکتبه النهضه العربیه، بیروت، 1408ق.
3-      ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر ابن ابی حاتم، مکتبه نزارمصطفی الباز، عربستان سعودی، 1419ق.
4-       ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر، دارالکتاب العربی، بیروت، 1422ق.
5-      ابن عربی، محمد بن عبدالله، احکام القرآن، داراحیاء التراث العربی، بیروت، 1422ق.
6-      ابن کثیر، إسماعیل بن عمرو بن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، دار المعرفة، بیروت، 1412 ق.
7-      ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم، لسان العرب، نشر ادب الحوزه، تهران، 1405ق.
8-    اترک، حسین، مقاله" معنای دروغ مصلحت آمیز" نشریه پژوهش های فلسفی، دانشگاه تبریز، ش12، بهار و تابستان 1392ش.
9-      اردبیلی، احمد، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، موسسه النشر الاسلامی، قم، 1417ق.
10-   اسلامی، سید حسن، دروغ مصلحت آمیز، بوستان کتاب، قم، 1382ش.
11-   انصاری، شیخ، المکاسب المحرمه، انتشارات دهقان، تهران، 1376ش.
12-  بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القران، بنیاد بعثت، تهران، 1416ق.
13-  بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، مطبعه نجف، نجف، 1386ق.
14-  بروجردی، سید محمد ابراهیم، تفسیر جامع، انتشارات صدر، تهران، 1366ش.
15-  بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1420ق
16-  ثعلبی، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف والبیان، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1422ق.
17-   جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1405ق.
18-  جوهری، اسماعیل بن حمار، الصحاح، دارالعلم للملایین، بیروت، 1407ق.
19-  حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، بی تا.
20-  حویزی، عبد علی بن جمعه،تفسیر نورالثقلین، مؤسسه اسماعیلیان، قم، 1412ق.
21-  رازی شافعی، فخر الدین محمد بن عمر، التفسیرالکبیر یا مفاتیح الغیب، داراحیاء التراث العربی، بیروت، 1420ق.
22-  راغب اصفهانی،حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن الکریم، المکتبه المرتضویه، تهران، 1392ق.
23-   زمخشری، جارالله محمد بن عمر، الکشاف، دارالکتاب العربی، بیروت، 1407ق.
24-  سمرقندی، نصر بن محمد، تفسیر بحرالعلوم، دارالفکر، بیروت، 1416ق.
25-   سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، دار المعرفة، بیروت، 1365ق.
26-   شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، دفتر نشر داد، تهران، 1373ش.
27-   طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق.
28-   طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان،انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372ش.
29-   طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، دارالمعرفه، بیروت، 1412ق.
30-   طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، مکتبه مرتضویه، تهران، 1375ق.
31-   طوسی، محمد بن حسن، التبیان، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، 1409ق.
32-   طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، مکتبه مرتضویه، تهران، 1387ق.
33-   عیاشی،محمد بن مسعود ، کتاب التفسیر، چاپخانه علمیه، تهران، 1380ق.
34-   فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی، انتشارات صدر، تهران، 1415ق.
35-  فیض کاشانى، ملا محسن، الوافی، کتابخانه امام امیر المؤمنین علی (ع)، اصفهان، 1406ق
36-  فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ماده وری، انتشارات هجرت،تهران، 1405ق.
37-  قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، دارالکتب الاسلامیه، تهران،1371ش.
38-  قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، 1405ق.
39-  قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، دار الکتاب، قم، 1367ش.
40-  کاشانی، ملا فتح الله، زبده التفاسیر، بنیاد معارف اسلامی، قم، 1423ق.
41-  کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، انتشارات ا سلامیه، تهران، 1362ش.
42-   کیاهراسی، ابوالحسن علی بن محمد، احکام القرآن، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1405ق.
43-  مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء بیروت، 1403ق.
CAPTCHA Image