Document Type : Academicm and Research
Author
Assistant Professor of Quran and Hadith Qom University
Abstract
Keywords
نتیجه گیری
آیات اولیهی توصیف معجزه در عصر انبیاء، تمامیت تحقق آن را به خداوند نسبت میدهند. در داستان حضرت ابراهیم علیه السلام آنچه به وقوع میپیوندد کاملا بدون اطلاع ابراهیم علیه السلام و خارج از اراده وی بوده است و آرام آرام قدرت انبیاء و میزان سهم ایشان در خلق معجزه رو به فزونی مینهد. در داستان حضرت موسی علیه السلام ابتدا خداوند مصدر صدور معجزه است و آنگاه که موسی علیه السلام از قدرت خویش به اذن الهی در تصرف امور و ولایت تکوینیاش مطمئن میشود خود، منشا صدور و خلق معجزهای میگردد که مافوق توان بشری است و اگر چه حسی است اما وقوع آن قدرتی مافوق بشر میطلبد. این تفوق در زمان حضرت عیسی علیه السلام به اوج میرسد به نحوی که عیسی علیه السلام به توصیف قرآن کریم دست به خلقی خداگونه میزند و مخاطب الهی قرار میگیرد در توصیف این اعمال که «إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنی فَتَنْفُخُ فیها فَتَکُونُ طَیْراً بِإِذْنی وَ تُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنی وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنی»
سیر صعودی توان بخشی انبیاء بر ولایت تکوینی و آگاهی ایشان به علم الکتاب، رشد جامعه انسانی را نیز در پی داشته است به نحوی که انسانها را برای نزول دین و آئین خاتم که ام الکتاب است و تمام حقیقت، مهیا میکند. آئینی این چنینی بر ابصار و ادراک حسی غلبه داشته و از آنجا که آورنده آن انسان بشری است و متوقف در زمان، باید بتواند بر زمان و مکان فائق آید و درک اعجاز آن نباید نیازمند همراهی آورنده باشد. از این رو از قالب حسی که محصور در زمان و مکان و متوقف بر آورند است خارج شده و از آنجا که متفاوت از اعجازهای پیشین، تنها برای اثبات نبوت محقق نشده بلکه اساسنامه فیض به کمال وجودی است، خلق آن تنها از وجود مطلق و عالم بیواسطه امکان پذیر است و اگر چه آورندهاش را هرگز توان خلق آن نیست، اما ظرف وجودیش به اراده الهی تا قاب قوسین پیش رفته، آن چنان وسعت یافته که محمل آن عظمت کبریایی گردیده و حقیقت تاویل آن بر ظرف وجودیش بار یافته است.
Send comment about this article