نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری رشته زبان و ادبیات عرب، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز
2 استادیار، زبان و ادبیات عرب، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجهگیری
در مجموع آنچه در باب «مقایسه کنایه و تعریض در تفسیر تبیان و تفسیر کشاف» بیان شد، میتوان به نکتههای زیر اشاره کرد:
شیخ طوسی و زمخشری ذیل آیه (بقره: 283) تعریفی عام و کلی از کنایه دارند که شامل انواع مجاز است؛ اما تعریف آنها از تعریض تعریف دقیقی است و شیخ طوسی برای نخستینبار به تفاوت میان کنایه با تعریض، امکان اراده معنای حقیقی در کنایه به صورت ضمنی، وجود کنایه در صورتهای تمثیلی، توجه به سیاق عبارت و قرائن حالی و مقامی جهت کشف معنای تعریضی اشاره کرده و زمخشری در طرح این موضوعات متأثر از وی است.
شیخ طوسی و زمخشری جهت اشاره به مفهوم کنایه، گاه از لفظ کنایه و گاه از الفاظ و عبارات غیرمصطلح بهره جستهاند.
در برخی از مواردی که دو مفسر به کنایه تمایل یافتهاند، اراده معنای حقیقی محال بوده و ظاهر آیات با اصول کلامی دو مفسر مخالفت دارد. شیخ طوسی در چنین مواردی گاه به کنایی بودن ترکیب اشاره کرده است و گاه فقط مفهوم عبارت را شرح داده است. وی به قرائن کلامی و زبانیِ عدول از معنای اصلی بهمعنای کنایی نیز اشاره کرده است. زمخشری در این حالت تصریح دارد که در چنین ترکیبهایی، با کنایی بودن مفهوم کل عبارت کار داریم و اینکه الفاظ در معنای حقیقی یا مجازی به کار رفتهاند یا خیر، مد نظر نمیباشد. همچنین، وی اصطلاح «مجاز از کنایه» را برای مواردی پیشنهاد میکند که کنایه، به مرور زمان در معنای اولیه مصداق ندارد.
در مورد اغراض کاربرد کنایه و تعریض در قرآن، دو مفسر در کنایه به فوایدی چون ایجاز، ارائه تصویر واضح و روشن، زیبا ساختن عبارت، مبالغه، اثر گذاری بیشتر و عمیقتر بر مخاطبان بهویژه در طرح مسائل تربیتی و ارزشهای اخلاقی و دفع شبهات از انبیا اشاره کردهاند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Metonymy is one of the most significant artistic figures of speech in every language which represents the speaker’s skillful and effective discourse. The holy Qur’an as a miracle scripture appropriate for the linguistic requirements of the audience has made use of metonymy figures of speech. Given the importance of Qur’anic metonymy figures and the role of commentators’ rhetorical views on understanding this holy book, it seems necessary to conduct a research in this regard. Comparing two major and valid exegetic books in the Muslim world –At-Tibyan and Kashshaf-, the present study attempts to analyze the effect of rhetorical views of Sheikh Tusi and Zamakhshari on Qur’anic metonymy and allusion and their style in expressing them as well as their effect on the exegesis of Qur’anic verses. The results of this study which is conducted through descriptive analysis revealed that Sheikh Tusi and Zamakhshari have paid attention to the difference between metonymy and allusion, various figures of metonymy, necessity of metonymy, and the role of context in discovering allusive meanings. In some case, Zamakhshari has been under the influence of Sheikh Tusi; however, his discussions are more comprehensive on the exegesis of verses related to divine features in which literal meaning has no place, as well as on arguments related to the purpose of using metonymy and allusion.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله