نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسنده
استادیارگروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی همدان
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Sunni and Shi’ite commentators have presented various views on “the subject of disagreement” in Surah an-Nisa: 59. Some of them have included all the matters in this world and hereafter as the subject of disagreement in that verse. Considering the fact that God and the Messenger have been introduced as the reference for solving disputes in the rest of the verse, some other commentators have regarded only religious events including theological rules and beliefs as the subject of disagreement. On the other hand, some interpreters related the abovementioned subject just to the rules regulated by God and the Messenger while others interpreted that as associated with indecisive rules and accordingly, interpreted the verse as an evidence for Ijma (consensus) and Qiyas (deductive analogy). In the view of some scholars, the axis of disagreement refers to Olelamar -those in authority- whom Muslims have been ordered to obey in the previous words in the verse. The present study conducted through descriptive analysis and with the purpose of critical evaluation of Sunni and Shi'ite commentators' views on the subject of disagreement in the aforementioned verse, attempts to explain this issue, mention relative research questions, and also review the perspective of the commentators in this regard. Then, a viewpoint which considers Olelamr (those in authority) as the axis of disagreement is chosen and displaying the drawbacks of other viewpoints, the study regards other perspectives as inappropriate. Finally, with reference to the existing evidences in the verse and historical-narrative clues, the causes of choosing the last viewpoint is explained.
Received: 17/7/2018 | Accepted: 24/11/2018
کلیدواژهها [English]
نتیجهگیریبرآمد
بررسی نوشتار مفسران فریقین نشان داد که دربارة «متنازع فیه» در آیة 59 سوره نساء، دیدگاههای گوناگونی در میان ایشان مطرح است. آنچه به اختلاف دیدگاه مفسران فریقین دامن زده، ساختاری است که در دستواژه «فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ» بهکاررفته است. مطابق ظاهر «فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ»، آیه میتواند هر رویدادی اعم از دینی و دنیوی را در بربگیرد، ولی مطابق ظاهر «فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ»، آیه تنها میتواند رویدادهایی را که به حوزه دین مربوط است، در برگیرد. برایناساس، گروهی از مفسران، همه رویدادهایی دینی، اگرچه نزاع با اولیالامر باشد را مشمول تنازع در آیه دانستهاند. از دید گروهی دیگر، آیه تنها احکام تشریع شده ازسوی خدا و رسول را در برمیگیرد. برخی هم تنها احکام غیرمنصوص را مراد آیه بیان کردهاند؛ این اختلاف دیدگاه ازآنجا برمیآید که بخش دوم آیه «فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ...» مستقل از بخش نخست «یا ایّها الّذین آمنوا اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و اولیالامر منکم» پنداشته شده است. اما بنا بر دریافت نگارنده، ظاهر آیه آن است که در آن، احتمال ظهور تنازع میان مسلمانان پیشبینیشده و غرض اصلی از نزول آن، نشان دادن راهکار برای برداشتن تنازع بوده است. این تنازع، بخشی از آیه قرارگرفته و با «فا» به بخش نخست آیه عطف شده است که در آن، به اطاعت از اولیالامر که مصداقش در این آیه و در آیات دیگر مشخص نیست، فرمان داده شده است. این قرینه بر آن است که منظور از «متنازع فیه» در آیه، اولیالامر هستند یا دستکم، ایشان مهمترین مصداق آن بهشمار میروند. افزونبر این، گواهمندی تاریخ و روایات نیز نشان میدهد، نخستین نزاعی که پس از رحلت پیامبر اکرم ص رخ داد، تنازع دربارة اولیالامر بوده است.
ارسال نظر در مورد این مقاله