نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیئتعلمی دانشگاه اراک
2 استادیار گروه الهیات دانشگاه اراک
چکیده
تازه های تحقیق
از واکاوی مبانی تفسیری کشاف، روح المعانی و الکاشف دربارة شفاعت مسلمان گناهکار، نکتههای ذیل بهدست آمد:
الف) اختلاف عالمان در تعریف و مؤلّفههای ایمان، بر تفسیر آنان از آیات شفاعت، تأثیرگذار است.
ب) معتزله همچون خوارج، ایمان را از مقوله «عمل» دانسته و در نتیجه، انجام واجبات و ترک محرّمات را مؤلفه اصلی ایمان تلقّی کردهاند. زمخشری، نویسنده کشاف و از مفسران معتزلی، دارای مبانی هماهنگ با تعریف معتزله از ایمان است. مبانی تفسیر آیات مربوط به شفاعت مسلمان گناهکار در تفسیر کشاف عبارتند است: «عمل» مؤلفه اصلی ایمان است. همچنین، خداوند به وعید خویش دربارة عقوبت گناهکاران وفا میکند. همچنین، «تأویل»، مبنای دیگری است که بر پایه آن آیات و روایات دال بر شفاعت توجیه میشود.
ج) اشاعره ایمان را عبارت از اعتقاد قلبی دانستهاند. براینپایه، ارتکاب گناه کبیره ازسوی مؤمن، خللی بر ایمان وی وارد نمیکند. آلوسی، نویسندة روحالمعانی و از مفسران اشعری، بر پایه تعریف آنان از ایمان، آیات شفاعت را تفسیر کرده است. مبانی تفسیر آیات مربوط به شفاعت مسلمان گناهکار در تفسیر روحالمعانی عبارتند از:
ایمان همان تصدیق قلبی است و مرتکب گناه کبیره مؤمن است. در نتیجه، مرتکب گناه کبیره زمینة شفاعت را داراست. قرآن و روایات متواتر، مبنای دیگری است برای شفاعت بهمعنای سقوط عقوبت.
ج) رویکرد بسیاری از شیعیان در تعریف و مؤلفههای ایمان همچون اشاعره است. آنان ایمان را تصدیق قلبی میدانند. برایناساس، ارتکاب گناه کبیره به ایمان او ضرری نمیزند و مرتکب آن را مؤمن فاسق میدانند که شفاعت شامل او میگردد. در نتیجه، در مبانی شیعه در تفسیر آیات، شفاعت مسلمان گناهکار، شبیه مبانی اشاعره است.
د) طبق مبانی شیعه و اشاعره در تفسیر آیات شفاعت، نیازی به تأویل و دستبرداشتن از ظواهر آیات نیست .
هـ) از مقایسه و تطبیق مبانی این سه دیدگاه روشن میگرد که نقطهقوت مبانی اشاعره و شیعه، بینیازی از تأویل آیات شفاعت است. در حالی که معتزله طبق مبانی خویش، ناچار به تأویل آیات هستند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
“Intercession” is a common theological belief among Mushrikin (polytheists), Jews, and Muslims. This tenet has played an important role among Muslims. Since the distant past, there has been controversy among Muslim scholars and commentators on whether a sinful Muslim will benefit from intercession or not. Some negate the idea of intercession totally while some others accept it. It should be noted that these two different approaches have been effective on the exegesis of Qur’anic verses. It seems that each of the abovementioned approaches used in the exegesis of intercession verses relies on a certain principle. This study seeks to analyze the foundations of these two approaches in the exegetical books “al-Kashshaf”, Ruh ol-Ma’ani”, and “al-Kashef” which respectively represent Mu’tazilah, Ash’ari, and Shi’ite viewpoints about the Qur’an. This paper attempts to delve deep into the exegetical principles of accepting and rejecting intercession for the sinful Muslim. The results revealed that three principles (coherence of faith and act, coherence of faith and heartfelt confirmation, coherence of faith and heartfelt confirmation along with doing religious duties) have been effective on the exegetical approaches of “al-Kashshaf”, “Ruh ol-Ma’ani”, and al-Kashef” respectively.
Received: 27/5/2018 | Accepted: 30/1/2018
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله