نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه تفسیر و علوم قرآن، موسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، ایران
2 دانشجوی دکتری تفسیر تطبیقی، دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، قم، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجه
از مقاله حاضر، نتایج زیر به دست میآید:
1.از نظر شیعه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تمام مراحل وحی و رفتارهای دیگر، از گناه و خطا معصوم هستند و بسیاری از علمای اهلسنت، از جمله بسیاری از علمای عقلگرای معتزله، به عصمت ایشان در همه مراحل وحی اعتقاد دارند.
2.چهار تفسیر التبیان، المیزان، کشاف و فی ظلال القرآن، به آیه 15 سوره یونس، برای اثبات عصمت پیامبر از تاثیرگذاری بر قرآن استدلال کردهاند. شیخ طوسی با استفاده از مفهوم مخالف، مالکیت را از آنِ خدا می داند. این استدلال با استدلال نظر علامه نسبت ترادف دارد و بین این نظر و برهان زمخشری و سید قطب نسبت تباین برقرار است.
3.طبق پاسخی که خداوند به پیامبرش(ص) القا میکند، *قُلْ ما یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما یُوحى إِلَیَّ...* با عنایت به سیاق و مفردات، عبارت "ما یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ" با دلالت تنبیهی، به نفی هرگونه توانایی در تغییر و تبدیل قرآن توسط پیامبر میپردازد.
4.بر اساس آیات تحدی و مفهوم عبارت «ما یکون ﻟِ... أن»، برهانی عقلی بر اساس «توحّد قدرت» مطرح می شود.
5.همه چهار تفسیر طبق عبارات: «ما یکون لی أن...» و «تلقاء نفسی» با توجه به «توحّد قدرت»، از نظر ادبیات و مفردات بر عصمت پیامبر اکرم(ص) از تاثیرگذاری بر وحیای که خداوند بر ایشان نازل کرده است اشتراک نظر دارند.
6.با توجه به اثبات قدرت مطلقه الهی درآوردن قرآن و سلب هرگونه قدرت از دیگران از جمله پیامبر(ص) در تغییر و تبدیل آن، میتوان گفت دلیل عقلی "برهان توحد قدرت" نسبت به برهان عقلی مطرحشده توسط علامه، شیخ طوسی و سید قطب، جامع و مستدلتر به نظر میرسد؛ چون مالکیت، مدبریت و خالقیت ذیل برهان «توحّد قدرت» قرار میگیرد.
7.پیشفرض باور زمخشری به قدرت انسان از جمله پیامبر اکرم(ص) بر تبدیل، حذف و عوض کردن جای آیات به رغم باور به ناتوانی در آوردن قرآن، بشری بودن آن است، حال آن که هیچ یک از آیات و الفاظ و معانی قرآن، ساختة حضرت نیست تا بتواند آنها را تغییر دهد.
8.به رغم پارهای تفاوت در نظر، این چهار تفاسیر بر این نکته اتفاق دارد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از دخل و تصرف در قرآن و تاثیرپذیری از القائات نفسانی مصون بودند.
9.ادله و شواهد، بر عصمت پیامبر از هرگونه تاثیرگذاری بر وحی الهی اعم از تغییر، تبدیل، تعویض، حذف،کم یا اضافه کردن دلالت دارند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Received: 2020/5/7 | Accepted: 2021/1/4
One of the old arguments on the authenticity of Wahy (revelation) is whether it has been affected by the inner sentiments of the holy Prophet (PBUH) or not so based on this inappropriate thought, the opponents have considered the Qur’an a mixture of the word of God and human word. The present study aims to prove infallibility of the Prophet in terms of affecting Wahy and the Qur’an’s authenticity. Data collection is conducted using library method and data analysis is done through content analysis and comparative methodical thematic interpretation. Answering this argument is based on the 15th verse of Surah Yunus discussed in four important Shi’ite and Sunni exegetical books named “at-Tibyān”, “al-Mizān”, “Kashshāf”, and “Fi Zilāl al-Qur’an” all having a rationalist approach. These exegeses, in addition to making a reference to this verse as one of the traditional reasons for infallibility of the Prophet in terms of not affecting the Qur’an, have also referred to some rational arguments. The results of the study show that according to the four above exegeses, this holy verse implies the authenticity of Wahy and the prophet is infallible in terms of affecting that so there has not been any change, transformation, exchange, deletion, or addition in the Qur’an. The rational arguments focused by the commentators include “the prophet’s lack of ownership”, “divine ownership and taking this right away from the Prophet”, “God’s prudence and His creative power and science”, “the Prophet’s lack of power”, and “unity of power” that the last one seems to be more reliable.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله