واکاوی تطبیقی دیدگاه مفسران درباره آیه 6 سوره یس

نوع مقاله : علمی و پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه الهیات، دانشگاه بوعلی سینا، همدان. ایران

2 دانش‌آموخته کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث، دانشگاه بوعلی سینا، همدان. ایران

10.22091/ptt.2021.6072.1853

چکیده

درباره «ما» و مفهوم «ما أُنْذِرَ» در آیه 6 سوره یس اختلاف است. برخی «ما» را "نافیه " و برخی "موصوله" یا "مصدریه" دانسته‌اند. میان مفسرانی که «ما» را نافیه برشمرده‌اند نیز دو دیدگاه درباره مفهوم «ما أُنْذِرَ» مطرح است. حال از میان دیدگاه‌های مطرح، تفسیر درست آیه کدم است؟ آیا در قرآن غیر از پیامبران به کسی "نذیر" اطلاق شده است؟ آیا منذرانِ غیر معصوم در اتمام‌حجت الهی بر مردم نقش دارند؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته است. تاکنون پژوهشی با این رویکرد انجام نشده است. از ره گذر این پژوهش، به دست آمد که «ما» در آیه موردبحث، "نافیه" و به معنای «انذار نشدن» است و واژه «نذیر» در آیه موردبحث یا در آیه دیگری از قرآن، بر افراد غیر معصوم اطلاق نشده است. نیز به دست آمد که اتمام‌حجت خداوند بر مردم در غیاب پیامبران و معصومان، صرفاً با انتقال متون وحیانی و پیام اصیل و جامع آن‌ها صورت می‌گیرد؛ لذا اگر پیام اصیل و تحریف ناشده پیامبران به‌درستی به دیگران‌ نرسد، اتمام‌حجت الهی صورت نخواهد گرفت.

تازه های تحقیق

نتیجه

- در دوران فترت هیچ نذیری (پیامبری) از جانب خداوند برای قریش و اقوام هم‌جوار، برانگیخته نشده است. (مائده: 19)

- در آیات قرآن، عنوان "نذیر " یا "منذر " تنها بر پیامبران، معجزات یا عذاب‌هایی که در زمان آن‌ها رخ داده و بر کتب آسمانی، اطلاق شده است.

- مقصود از نذیر، در هر دو آیه *وَ لَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فیی کُلّ قَرْیَةٍ نَّذِیرًا*(فرقان: 51) و *وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فیها نَذیرٌ* (فاطر: 24)، پیامبران است و نه فقیهان و مبلغان غیر معصوم.

- در میان مفسران فریقین، تنها دو محقق ارجمند (مغنیه و جوادی آملی) بر اساس تعبیر "ما انذروا " در آیه 6 یس، نذیر را در این آیه بر غیر پیامبران نیز تطبیق داده‌اند که این دیدگاه برخلاف ظاهر این آیه و آیات مشابه (قصص: 46، سجده: 3، سبأ:44) و حتی دیگر آیات قرآن است و پذیرفتنی نیست.

- بر این اساس، معنای آیه موردبحث (یس:6) آن است که: «تا بیم دهی قومی (قریش) را که پدران و نیاکانشان از سوی پیامبران بیم داده نشدند؛ لذا به سبب بی‌خبری از انذار (پیامبران) در غفلت به سر می برند.»

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Qur’anic Exegetes on (Q. 36:6); A Comparative Analysis

نویسندگان [English]

  • Karam Siyavoshi 1
  • Muhammad-Saleh Jabbari 2
1 Associate Professor, Bu-Ali Sina University
2 M.A. Student, Bu-Ali Sina University
چکیده [English]

There are some literal and interpretive differences concerning Qur’anic exegetes about the typology of the preposition "mā", and therefore concerning the phrase "mā undhira", which has occurred in (Q. 36:6) as well. Some have considered it as nāfīa (negative), while others have tended to count it as mawṣūla (connective), or even in some cases maṣdarīyya (infinitive). Moreover, it seems that there are two different viewpoints among the first group of the mentioned Qur’anic exegetes, who have considered "mā" as a negative preposition, concerning the total implication of the phrase "mā undhira". Hence, the question brings to ones, mind is that which of the proposed viewpoints can truly lead to a correct interpretation of the verse? Besides, the second relevant question concerns the identity of the referent of the Qur’anic word "nadhīr". Is it a reference to people other than the prophets, as well as their successors? Do the usual warners, who are not essentially innocent ones, play a considerable role in completing the divine ultimatum over the people? According to the surveyings have been made by the authors of the present article, it seems that no research has been prepared yet with the suggested attitude. Anyhow, through the present article, which is organized by descriptive-analytical method, it was found that, in verse in question, "mā" is negative, and the phrase "mā undhira" means "they were not warned". Furthermore, the Qur’anic usages of the word "nadhīr" in verse under discussion, namely (Q. 36:6), or in other verses of the Qur’an, do not refer to innocent people at all. It was also found that, in the period of absence of the prophets and the infallible men, the divine ultimatum is done only by sending revelation from God and through its original and comprehensive message. Therefore, if the undistorted message of the prophets does not reach the people of other times correctly, the divine ultimatum can not be considered a completed and convincing one.

کلیدواژه‌ها [English]

  • (Q. 36:6)
  • nadhīr
  • Qawm
  • Qarya
  • Umma
  1. قرآن کریم.

    1. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، بیروت: مؤسسة التاریخ العربی، 1420 ق.
    2. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، تحقیق و تصحیح: عبدالسلام محمد هارون، قم: مکتب الاعلام الاسلامی، 1404 ق.
    3. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، بیروت: دارالکتب العلمیه، منشورات محمدعلی بیضون، 1419 ق.
    4. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت: دار صادر، 1414 ق.
    5. آلوسی، محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1415 ق.
    6. بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران: بنیاد بعثت، 1416 ق.
    7. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق: عبدالله محمود شحاته، بیروت: دار احیاء التراث، 1423 ق.
    8. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم: اسراء، 1389 ش.
    9. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم: انتشارات اسماعیلیان، 1415 ق.
    10. خطیب، عبدالکریم، التفسیر القرآنی للقرآن، بیروت: دارالفکر العربی، 1424 ق.
    11. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، معجم مفردات الفاظ القرآن الکریم، بیروت: دارالقلم، 1412 ق.
    12. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، مصحح: مصطفی حسین احمد، بیروت: دارالکتاب العربی، 1407 ق.
    13. سیّد قطب، فی ظلال القرآن، بیروت: دارالشروق، 1425 ق.
    14. سیوطی، جلال الدین، الدُّر المنثور، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1404 ق.
    15. الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد، تفسیر القرآن العظیم، بی جا: بی نا، 1356 ش.
    16. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، قم: فرهنگ اسلامی، 1365 ش.
    17. صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم: انتشارات بیدار، 1366 ش.
    18. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1390 ق.
    19. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران: انتشارات ناصرخسرو، 1372 ش.
    20. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آیّ القرآن، بیروت: دارالمعرفه، 1412 ق.
    21. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تحقیق و تصحیح: احمد حسینی اشکوری، تهران: مرتضوی، 1375 ش.
    22. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت: دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
    23. طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران: انتشارات اسلام، 1369 ش.
    24. فخر رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420 ق.
    25. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم: نشر هجرت، 1409 ق.
    26. فضل‌الله، محمدحسین، من وحی القرآن، بیروت: دارالملاک للطباعة و النشر، 1419 ق.
    27. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1415 ق.
    28. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی، تحقیق: حسین اعلمی، تهران: مکتبة الصدر، 1416 ق.
    29. کاشانی، ملا فتح الله، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران: کتاب فروشی اسلامیه، 1378 ش.
    30. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1362 ش.
    31. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بیروت-قاهره-لندن: دارالکتب العلمیه، 1430 ق.
    32. مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، قم: دارالکتاب الاسلامی، 1424 ق.
    33. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1371 ش.
    34. نصیری، علی، اُمّت، تهران: مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج 4، 1390 ش.
CAPTCHA Image