دلالت­ سنجی واژه «البیان» در آیه­ "علمه البیان " بر نطق و تکلم انسان از نگاه مفسران فریقین

نوع مقاله : علمی و پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه کلام، دانشگاه قرآن و حدیث، قم، ایران

2 دانشجوی دکتری دانشگاه قرآن و حدیث، دانشگاه قرآن و حدیث، قم، ایران

چکیده

تاریخ دریافت: 29/10/1399   |   تاریخ پذیرش: 01/03/1400
مفسران پنج دیدگاه عمده درباره مفهوم واژه­ "بیان " در آیه­ 4 سوره­ الرحمن دارند. عده­ای از مفسران، بیان را به معنای قدرت تکلم، برخی به معنای بیان کردن همه­چیز، گروهی به معنای اسامی اشیاء و جنبندگان، تعدادی به معنای قدرت تعقل و عده­ای هم به معنای قرآن کریم می­دانند. با توجه به اختلافات موجود در معنای بیان و نبود پژوهش مستقل در این زمینه، این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی، معنای درست بیان را در این آیه واکاوی می‌کند. طبق بررسی­های صورت گرفته در این نوشتار، نظر کسانی که بیان را به معنای تکلم می‌دانند، جامع و دقیق­تر به نظر می‌رسد؛ زیرا اولین معنایی که در سیاق آیات نخستین سوره­ الرحمن از این واژه­ به ذهن متبادر می‌شود، معنای تکلم است و در آیه چهارم سوره ابراهیم، تبیین به زبان نسبت داده شده است. از سوی دیگر خداوند متعال، قرآن را بیانی برای مردم (بیانٌ للنّاس) می‌خواند و از آن­جایی که ماهیت قرآن در عصر نزول، جز ماهیت گفتاری و زبانی نبود، مشخص می‌شود که منظور از بیان، سخن گفتن است. از طرفی، معانی دیگری که مفسران برای بیان ذکر کرده‌اند، به نحوی به زبان و تکلم مرتبط هستند.

کریمی، الف؛ اصلانی الوار، ف. (1400). دلالتسنجی واژه «البیان» در آیه "علمه البیان " بر نطق و تکلم انسان از نگاه مفسران فریقین، دوفصل‌نامۀ پژوهش‌های تفسیر تطبیقی. 7 (14)، 291-271. Doi: 10.22091/PTT.2021.6121.1857.

تازه های تحقیق

نتیجه

با توجه به مطالب گفته‌شده، روشن می‌شود که واژه­ بیان در چهارمین آیه­ سوره­ مبارکه­ الرحمن، به معنای نطق و کلام است و دلایل آن بدین شرح بود که اولین معنایی که در سیاق آیات نخستین سوره­ از واژه­ بیان به ذهن متبادر می‌شود، معنای تکلم است. هم چنین در آیه­ چهارم سوره ابراهیم، تبیین به زبان نسبت داده شده و نیز خداوند متعال، قرآن را بیانی برای مردم (بیانٌ للنّاس) می‌خواند. از آن­جایی که ماهیت قرآن در عصر نزول، جز ماهیت گفتاری و زبانی نبود، مشخص می‌شود که منظور از بیان، سخن گفتن است. هم چنین از ادله‌ای که دلالت می‌کند بیان در آیه موردنظر به معنای نطق و تکلم است، سخنان امام علی (ع) درباره این آیه است که به‌طور ضمنی، به معنای بیان‌ که نطق باشد اشاره فرمودند. نیز بر اساس تحقیق حاضر، بر فرض درستی هر یک از معانی مذکور برای بیان، هیچ­یک از آن معانی جدای از تکلم نیستند و همواره با آن ارتباط نزدیک دارند. هم چنین منظور از تکلم، صرف تولید اصوات و بر زبان راندن کلمات نیست؛ زیرا خداوند در سوره­ الرحمن، "بیان " را نعمتی خطیر و باارزش برای انسان قلمداد کرده؛ حال آن­که بر زبان راندن کلمات و تولید اصوات، از دست موجوداتی غیر از انسان نیز برمی­آید. بلکه منظور از تکلم، آن تکلمی است که ادراک کلیات و قوه­ تعقل و تشخیص، پشتوانه­اش باشد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Qur’anic Word “al-bayān” in (Q. 55:4) and its Semantic Correlation with the Human Faculty of Speech; A Comparative study of Sunni and Shi’ite Exegetes’ Viewpoints

نویسندگان [English]

  • Ahmad Karimi 1
  • Firua Aslani-Alavar 2
1 Assistant Professor, Qur’an and Hadith University, Department of Islamic Theology
2 Instructor of Maragheh University of Medical Science, Department of Islamic Thoughts
چکیده [English]

Received: 2021/1/18  |   Accepted: 2021/5/22
A survey of Qur’anic exegetes reveals that they have five main viewpoints on the meaning of the word “al-bayān” in (Q. 55:4). Some consider it to mean the human faculty of speech, some to the expression of everything, some to the human faculty of reason, some to the names of objects and creatures, and some to the Holy Qur’an itself. Given the mentioned differences concerning the meaning of the Qur’anic word “al-bayān”, as well as the lack of independent research in this regard, the present article attempts to analyze its true meaning, seeking a suitable connection with the context of the verse in question. According to the achievements, the opinion of those Qur’anic exegetes, either Sunni or Shi’ite, who consider “al-bayān” in a semantic correlation with the meaning of human faculty of speech seems more satisfactory, comprehensive, and convincing. It should be pointed out that the first meaning of the word that comes to mind from observing the context of the verses is “speech”. In the same way, there is exact evidence in earlier literary, historical, and narrative texts that illustrate the application of the Arabic word “bayān” in the meaning of speech. Furthermore, according to (Q. 14:4), the Qur’an attributes the human faculty of explanation to language. On the other hand, it should not be neglected that God Almighty has called the Qur’an a general expression for the people. Since the material and apparent nature of the Qur’an at the time of its revelation was nothing but the nature of speech and language, it becomes clear that the meaning of "al-bayān" is speech. Seemingly, the other meanings mentioned by the Qur’anic exegetes for the word in question seem somehow related to language and the human faculty of speech.

Karimi, A; Aslani-Alavar, F. (2022) The Qur’anic Word “al-bayān” in (Q. 55:4) and its Semantic Correlation with the Human Faculty of Speech; A Comparative study of Sunni and Shi’ite Exegetes’ Viewpoints. Biannual Journal of Comparative Exegetical Researches, 7 (14) 271-291. Doi: 22091/PTT.2021.6121.1857.

کلیدواژه‌ها [English]

  • al-bayān
  • speech
  • language
  • perception
  • generalities
  1. قرآن کریم، ترجمه­ محمدمهدی فولادوند.

    1. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، چاپ چهارم، قم: موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1367.
    2. ابن جوزی، عبدالرحمان بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، تحقیق مهدی عبدالرزاق، بیروت: دارالکتب العربی، 1422 ق.
    3. ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند احمد ابن حنبل، بیروت: موسسه الرساله، 1416 ق.
    4. ابن سلیمان، مقاتل، تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت: دارالإحیاء التراث العربی، 1423 ق.
    5. ابن عاشور، محمد طاهر، التحریر و التنویر، بیروت: مؤسسه التاریخ العربی، 1420 ق.
    6. ابن عربی، محمد بن علی، تفسیر ابن عربی (تأویلات عبدالرزاق)، تحقیق سمیر مصطفی رباب، بیروت: دار احیاء التراث العربی،1422 ق.
    7. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال­الدین میردامادی، چاپ سوم، بیروت: دارالفکر، دار صادر، 1414 ق.
    8. احمدی، محمدحسن، مطالعات حدیثی و زبان‌شناسی، قم: دانشگاه قم، 1397.
    9. ازدی، عبدالله بن محمد، کتاب­الماء، تصحیح محمدمهدی اصفهانی، تهران: دانشگاه علوم پزشکی، 1385.
    10. امام حسن عسکری، حسن بن علی، التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه‌السلام، تحقیق مدرسه­ امام مهدی (ع)، قم: مدرسه­ی امام مهدی (ع)، 1409 ق.
    11. امام صادق (ع)، جعفر بن محمد، مصباح الشریعه، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، 1400 ق.
    12. آلوسی، محمود بن عبدالله، تفسیر روح المعانی، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1415 ق.
    13. بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1420 ق.
    14. بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1418 ق.
    15. تستری، سهل بن عبدالله، تفسیر تستری، تحقیق محمد باسل عیون سود، بیروت: دارالکتب العلمیة و منشورات محمدعلی بیضون، 1423 ق.
    16. جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان، درج الدرر فى تفسیر القرآن العظیم‏، تحقیق طلعت صلاح فرحات، تصحیح شکور محمد ادلیب، چاپ اول، اردن: دارالفکر،1430 ق.
    17. جوادی آملی، عبدالله، جلسه­ سخنرانی درس تفسیر، برگرفته از پایگاه اینترنتی مدرسه­ فقاهت به آدرس https:www.eshia.ir: 3:7:1396.
    18. حجازی، محمد محمود، تفسیر الواضح، چاپ دهم، بیروت: دارالجیل، 1413 ق.
    19. دخیل، علی محمد علی، الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، چاپ دوم، لبنان: دارالتعارف للمطبوعات،1422 ق.
    20. دینوری، عبدالله بن محمد، تفسیر ابن وهب المسمى الواضح فى تفسیر القرآن الکریم‏، بیروت: دارالکتب العلمیة، 1424 ق.
    21. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، تحقیق صفوان داوودی، بیروت و دمشق: دارالقلم و دارالشامیه، 1412 ق.
    22. رشاد، علی­اکبر، جلسه­ سخنرانی درس خارج اصول، برگرفته از پایگاه اینترنتی مدرسه­ فقاهت به آدرس https:www.eshia.ir: (18:9:1391).
    23. زحیلی، وهبه، التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعة و المنهج‏، چاپ دوم، دمشق: دارالفکر، 1411 ق.
    24. زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق ذهبی، جمال حمدی و هم کاران، بیروت: دارالمعرفه، 1410 ق.
    25. سمرقندی، نصر بن محمد، تفسیر سمرقندی (بحر العلوم)، بیروت: دارالفکر، 1416 ق.
    26. شریف رضی، محمد بن حسین، دیوان الشعری للشریف الرضی، شرح یوسف شکری فرحات، بیروت: دارالجیل، 1415 ق.
    27. صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغه، تصحیح محمدحسن آل یاسین، بیروت: عالم الکتاب، 1414 ق.
    28. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، چاپ دوم، بیروت: موسسه علمی مطبوعات، 1390 ق.
    29. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، چاپ سوم، تهران: ناصرخسرو، 1372.
    30. طبری، محمد بن جریر، تفسیر جامع البیان، بیروت: دارالمعرفه، 1412 ق.
    31. طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تحقیق احمد حسینی شکوری، سوم، تهران: انتشارات مرتضوی، 1375.
    32. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت: دار احیاء التراث العربی، بی­تا.
    33. عسکری، حسن بن عبدالله، دیوان المعانی، تحقیق احمد سلیم غانم، بیروت: دارالغرب الإسلامی، 1424 ق.
    34. ابوهفان مهزمی، عبدالله بن احمد و ابونعیم علی بن حمزه، دیوان ابوطالب بن عبدالمطلب، تحقیق محمدحسن آل ‌یاسین، بیروت: دار و مکتبة هلال،2003 م.
    35. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، تحقیق رسولی، هاشم، تهران: مکتبة العلمیة الإسلامیة، 1380.
    36. غضنفری، علی، نهج­الفصاحة ترجمه­ای روان، ترجمه­ی علی غضنفری، قم، انتشارات عصر غیبت، 1386.
    37. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، دوم، قم، هجرت، 1409 ق.
    38. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، سوم، قم، دارالکتاب، 1363.
    39. کاشانی، فتح­الله، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران: کتاب‌فروشی اسلامیه، بی­تا.
    40. کتاب مقدس (ترجمه تفسیری)، تهران: سازمان ترجمه تفسیری کتاب مقدس، 1357.
    41. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق محمد غفاری و محمد آخوندی، چهارم، تهران: دارالکتب الاسلامی، 1407 ق.
    42. ماتریدی، محمد بن محمد، تأویلات اهل السنّة (تفسیر ماتریدی)، تحقیق باسلوم مجدی، بیروت: دارالکتب العلمیة و منشورات محمد علی بیضون،1426 ق.
    43. ماوردی، علی بن محمد، النکت و العیون (تفسیر الماوردى‏)، بیروت: دارالکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، بی­تا.
    44. مطهری، مرتضی، مجموعه­ی آثار، بیست و هفتم، تهران: صدرا، بی­تا.
    45. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران: تفسیر نمونه، دهم، تهران: دارالکتب الإسلامیة، 1371.
    46. میبدی، احمد بن محمد، کشف الأسرار و عدّة الأبرار (تفسیر خواجه عبدالله انصاری)، پنجم، تهران: امیرکبیر، 1371.
    47. نکونام، جعفر، «زبان قرآن گفتاری یا نوشتاری»، پژوهش­های فلسفی کلامی، دوره­ی 1، شماره­ی 3: ص 21-38، بهار 1379.
    48. ورام بن ابی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام‏، قم، مکتبة فقیه، 1410 ق.
CAPTCHA Image