نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 استاد تمام و عضو هیات علمی گروه آموزشی فلسفه و کلام دانشگاه قم
2 عضو هیات علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن
3 دانشجوی دکتری رشته کلام اسلامی دانشگاه قم و طلبه سطح چهار رشته تفسیر تطبیقی
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجه
تجرد نفس، ازجمله موضوعات مبنایی در بحث انسانشناسی است؛ زیرا اگر بتوان رابطه نفس و بدن را بهطور دقیق بیان کرد، بسیاری از دغدغههای ذهنی بشر حل میشود. در این میان، مطالعه تطبیقی- انتقادی بین دیدگاههای فخر رازی و علامه طباطبایی درباره تجرد نفس بسیار دارای اهمیت است. ازآنجاییکه در آثار فخر رازی هیچ بیانی درباره تجرد نفس پیدا نمیشود، بسیاری از فیلسوفان، نظر وی را در این زمینه خنثی و مسکوت قلمداد کردهاند؛ درحالیکه با مطالعه و تحلیل درباره رابطه نفس و بدن میتوان دریافت که وی به تجرد نفس قائل است اما در بیان آن به دلایلی اهمالگویی کرده است. او نفس را جوهری نورانی میداند که با فاسد شدن بدن، از آن جدا شده، مراتب ترقی و یا سقوط را طی مینماید؛ اما علامه طباطبایی، آشکارا به بیان تجرد نفس پرداخته و در ذیل آیات مربوطه به شکل دقیق، نفس را مجرد از ماده دانسته که با مرگ بدن نهتنها از بین نمیرود، بلکه به حیات خود ادامه خواهد داد. اگر نفس انسان در دنیا به ملکات رسیده باشد، در آخرت اهل سعادت است و اگر در دنیا به نقمات نائل شده باشد، در آخرت اهل شقاوت خواهد شد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Some thinkers believe that Fakhr al-Razi’s silence regarding the immateriality of the soul shows that he considers it to be material; whereas, one can conclude the immateriality of the soul from his words and views. However, Fakhr al-Razi’s explanation differs from that of other philosophers such as Allamah Tabatabaie. Thus, the present article compares the views of these two great exegetes of the Islamic world through a descriptive-analytic method, critiques their views, and raises the authoritative view. There are three views regarding the matter of the immateriality of the soul. Some consider it to be material. The second group has regarded it to be immaterial and the third group believes in two dimensions of the soul. In the action dimension, it depends on matter, and in the essence dimension, it is immaterial. What can be analyzed from the works of Fakhr al-Razi is the immateriality of the soul in both essence and action. In contrast, Allamah Tabatabaie presents the best view and proves through verses of the Quran and logical and rational arguments that the soul is essentially immaterial; however, in terms of actions, it needs matter because if it were immaterial in the action dimension, it cannot be joined with the physical body in this material world.
کلیدواژهها [English]
قرآن کریم.
ارسال نظر در مورد این مقاله