نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 استاد، گروه قرآنپژوهی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، ایران
2 دانشآموختۀ دکتری علوم قرآن و حدیث، استاد مدعو دانشگاه فرهنگیان، قم،ایران
چکیده
تازه های تحقیق
یکی از آسیبهایی که تفسیر تطبیقی را در حوزۀ آیات کلامی و فقهی تهدید میکند فروغلتیدن به تفسیر مذهبی است. مسئلهای که در بحثهای تطبیقیِ فریقینی، بهعنوانِ یکی از گونههای تفسیر تطبیقی، دیده میشود اتهامی است که برخی مفسران اهلسنت به مفسران شیعه نسبت دادهاند که مفسران شیعه آیاتِ اختلافی فریقین را تفسیر مذهبی میکنند، در حالی که همین بحثها از نگاهِ قرآنپژوهان شیعه، بحثی تطبیقی، نه مذهبی، به شمار میآید. در آثار پژوهشگران و مفسران شیعه نیز گاه مذهبی خواندنِ تفسیرِ اهلسنت دیده میشود. این مسئله ایجاب مینماید که معیارهای روشنی تعریف شود تا از گذرگاه آنها، تفسیر مذهبی از تفسیر تطبیقی تفکیک گردد. بر این پایه، جستار پیشرو بهدنبال آن است تا با بهرهگیری از روش متنپژوهی، به این پرسشها پاسخ دهد که تفسیر مذهبی چیست؟ چه تفاوتها و اشتراکهایی با تفسیر تطبیقی دارد؟ به عبارت دیگر، تفسیر مذهبی دارای چه ویژگیهایی است که آن را از تفسیر تطبیقی متمایز میکند؟
دو تعریف برای تفسیر مذهبی گفته شده است:
تفسیر مذهبی و تفسیر تطبیقی در دو مورد اشتراک دارند: (۱). وجود اشتراک و اختلاف میان دیدگاههای دو مذهب و میان دو طرف تطبیق، (۲). مقایسه میان دیدگاهها. البته، عنصر مقایسه میان دیدگاهها از ارکان تفسیر تطبیقی است، اما در تفسیر مذهبی این مقایسه الزامی نیست، زیرا چهبسا تفسیری مذهبی از آیهای از قرآن کریم انجام گیرد، بدون مقایسه با دیدگاههای سایر مذاهب.
بهرغم وجود اشتراک میان دو تفسیر مذهبی و تطبیقی، اختلافات میان این دو رویکرد تفسیری بیشتر است و این دو رویکرد در چهار محور با یکدیگر اختلاف دارند: (1). تفاوت در گستره: حوزههای تفسیر تطبیقی بسیار گستردهتر از تفسیر مذهبی است. (2) تفاوت در مبانی: مثلاً دخالت دادن باورهای کلامی و مذهبی در تفسیر از مبانی تفسیر مذهبی است، اما در تفسیر تطبیقی نباید این باورها دخالت داده شود. (3). تفاوت در روش: در تفسیر مذهبی از ابزارها و منابعی بهره گرفته میشود که در تفسیر تطبیقی شایسته نیست از آنها بهره گرفته شود. (4). تفاوت در غرض و نتیجه: در تفسیر مذهبی هدفْ اثبات مذهب مفسر است، اما در تفسیر تطبیقی مفسر باید فارغ از اثبات مذهب خود بهدنبال اغراض دیگر از جمله دستیابی به تفسیر صحیحتر باشد. همچنین، عامل روانی، یعنی تعلقخاطر مفسر به روش خاصی در تفسیر، یکی از عوامل مؤثر بر مذهبی شدن تفسیر است.
هر یک از تفسیر تطبیقی و تفسیر مذهبی غیرمتعصبانه کارکرد خاص خود را دارند و تفکیک تفسیر تطبیقی از تفسیر مذهبی نیز یک ضرورت است. دو تعریف برای تفسیر مذهبی میتوان برشمرد. تفسیر تطبیقی و مذهبی در چهار محور گستره، مبانی، روش و غایت و نتیجه میان دو رویکرد تفسیر تطبیقی و تفسیر مذهبی با هم تفاوت دارند. تعلقخاطر مفسر به روش خاصی در تفسیر نیز یکی از عوامل مؤثر بر مذهبی شدن تفسیر است.
ذهبی، محمدحسین. (۱۳۹۷ ق). التفسیر و المفسرون. دار إحیاء التراث العربی.
رشید رضا، شمسالدین بن محمد. (۱۹۹۰ م). تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار). الهیئة المصریة العامة للکتاب.
شاکر، محمدکاظم؛ و عسگری، انسیه. (۱۳۹۶). جریانشناسی و آسیبشناسی تفسیر تطبیقی در سدههای چهارم تا ششم هجری. پژوهشنامه معارف قرآنی، ۸(۳۰)، ۷‑۲۸. 10.22054/RJQK.2017.8718
عسگری، انسیه؛ و شاکر، محمدکاظم. (۱۳۹۴الف). تفسیر تطبیقی؛ معنایابی و گونهشناسی. پژوهشهای تفسیر تطبیقی، ۱(۲)، ۹-۳۲. 10.22091/PTT.2015.588
عسگری، انسیه؛ و شاکر، محمدکاظم. (۱۳۹۴ب). ضوابط علمی و کاربردی در روش تفسیر تطبیقی. فصلنامه پژوهشهای قرآنی، ۲۰(۷۷)، ۴-۲۱.
عسگری، انسیه. (۱۳۹۷). جریانشناسی تفسیر تطبیقی. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
عک، خالد بن عبدالرحمن. (۱۴۲۸ ق). اصول التفسیر و قواعده. دار النفایس.
گلدزیهر، ایگناس. (۱۳۸۳). گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان (ناصر طباطبائی، مترجم). ققنوس .
نجارزادگان، فتحالله. (۱۳۸۸الف). بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
نجارزادگان، فتحالله. (۱۳۸۸ب). بررسی تطبیقی مبانی تفسیر قرآن در دیدگاه فریقین. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Verse fifty-five of the Aal-Imran Chapter indicates the purification of Jesus (peace be upon him) by God: “…and purify you of those who disbelieve.” What is the meaning of this purification and what views exist in this regard? With the aim of explaining what this purification is through the method of comparative exegesis, the present paper seeks to study the view of exegetes about the purification of Jesus and present the adopted view based on Quranic evidence and some Jewish and Christian sources. By emphasizing that Jesus was not killed and crucified, the Quran shows that what is attributed to Jesus is unjust. The Jews had accused him of illegitimacy of birth, disbelief, witchcraft, and heresy, and believed that the punishment for these accusations was to be killed, and they insisted that they killed him. The Quran, in contrast, has purified him from these unjust accusations through different expressions, including by insisting on him not having been killed and crucified.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله