نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسنده
دانشیار، گروه قرآن و حدیث، دانشگاه حضرت معصومه (س)، قم، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
مقدمه
کافران و مستکبران، پس از ناتوانی در مقابل احتجاجات محکم انبیای الهی، در صدد تهدید آنان برآمدند که آیات متعددی از جمله آیۀ ۱۳ سورۀ ابراهیم بیانگر آن است: «وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا فَأَوْحى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِین». عبارت «لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا» در آیه، زمینهساز این شبهه شده است که مگر انبیا پیش از بعثت در کیش مشرکان بودهاند که کافران بخواهند انبیا را به همان آیین برگرداناند؟ مگر پیامبران، از «عصمت» برخوردار نبودهاند؟ برای رفع این شبهه، شرح و تفسیر عبارت «لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا» در سه قسمت (الف) تفاسیر معتبر شیعی، (ب) تفاسیر معروف اهلسنت، و (ج) نظر ابن تیمیه بررسی میشود. با توجه به یکسان بودن این عبارت با قسمتی از آیۀ ۸۸ سورۀ أعراف ــ «قالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یا شُعَیْبُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَکَ مِنْ قَرْیَتِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا» ــ در مواردی برای تکمیل مطلب، از تفسیر این آیه بهره گرفته خواهد شد. روش این مطالعه تفسیر تطبیقی است.
شباهتها در معنای عود
بسیاری از مفسران فریقین در اینکه معنای عود در آیۀ موردبحث داخل شدن، رجوع کردن و صیرورت است رأی واحدی دارند. نقد و تحلیل هر کدام از این تعابیر در جای خود بیان شد.
شباهتها در تفسیر عبارت «لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا»
مفسران فریقین در سه تحلیل همرأیاند:
تفاوتها در معنای عود
معنای عود در تفاسیر شیعه آمدن در دین کافران و موافقت با آنها در دینشان ذکر شده است. نقد این دو عبارت در جای خود گذشت که این دو معنا هیچ سنخیتی با معنای لغوی عود ندارد. در آرای اهلسنت نیز عود به سکوت کردن پیامبران در برابر عملکرد کافران و غفلت نمودن از آنها و عدم مطالبۀ ایمان آمده است که با هدف ارسال رسل، ناهماهنگ بوده و با مسئولیت هدایت انبیای الهی ناسازگار است.
تفاوتها در تفسیر عبارت «لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا»
چهار تعبیر در آرای اهلسنت وجود دارد که اثری از آن در تفاسیر شیعی نیست. از تحلیلهای روانشناختی در تفاسیر اهلسنت، سه مورد (الف) اهل زور و جبر بودن کافران، (ب) عجز آنها در قبال براهین پیامبران، (ج) سخت آمدن جواب پیامبران بر آنان بهسبب روحیۀ سلطهجویی و حقگریزیْ مختص اهلسنت است، ولی از بار علمی چندانی برخوردار نیست، اما تفسیر به نسخ شریعت پیشین و جمود کافران بر آن شریعت و واداشتن پیامبر برای اتخاذ همان شریعت پیشین میتواند وجهی پذیرفتنی باشد و با هدف از بعثت انبیا و هدایت مردم و عصمت آنان، تعارضی ندارد؛ یعنی تفسیر عود بهمعنای بازگشتن، با این بیان محذوری ندارد؛ یعنی انبیا تا زمان بعثت خود، بر دین انبیای پیشین پایبند بوده و با قوم خود همکیش بودهاند، اما پس از بعثت، مأمور به دین جدید شده و مردم را به دین خود فراخواندهاند که مردم با آنان مخالفت کرده و پیامبران را دعوت به بازگشت به دین اصلی و سابق همراه با قوم خود کردهاند. این تفسیر هم ظاهر معنای عود را حفظ کرده و گرفتار مجازگویی و توجیهات بیدلیل نیست و هم شبهۀ شرک و بتپرستی و گناه انبیا در دورۀ پیش از بعثت را حل میکند. پس در واقع تفاوتی میان آرای دو گروه در اعتقاد به عصمت انبیا وجود ندارد، یا حداقل در این آیه، استدلالی بر عدم عصمت انبیا در دوره پیش از نبوت ارائه نکردهاند. تنها ابنتیمیه، با تکروی در عقاید، تفاسیر و دیدگاههای فقهی، با مفسران و متکلمان فریقین مخالفت کرده و برخی از سلفیان معاصر نیز از آرای او تبعیت میکنند.
یافتههای این تحقیق حاکی از ارائۀ پنج دیدگاه در معنای عود در تفاسیر شیعی است: (الف) عود بهمعنای موافقت شعیب با دین کافران، (ب) بیان توهم کافران، (ج) تغلیب و سرایت حکم اکثریت به همه، (د) رجوع به دین کافران، (ه) عود بهمعنای صیرورت.
تفاسیر اهلسنت نیز عود را در این معانی آوردهاند: (الف) داخل شدن شعیب در دین کافران، (ب) سکوت و غفلت شعیب و مطالبه نکردن ایمان از کفار، (ج) اختصاص خطاب «لَتَعُودُنَّ» به پیروان شعیب نه خود پیامبر، (د) بازگشت شعیب به دین کافران، (ه) صیرورت.
عود بهمعنای صیرورت به تناسب سیاق آیه و قرینۀ مقام و عصمت انبیا پیش از نبوت، در تفاسیر فریقین آمده است و این معنا میتواند شبهۀ عصمت را پاسخ دهد. تفسیر عود به نسخ شریعت پیشین و جمود کافران در آن شریعت و تلاش کافران بر بازگرداندن پیامبران بر شریعت پیشین مقتضی اعتقاد به عدم عصمت انبیا پیش از نبوت، نیست و جمود مردم بر شریعت پیشین و درخواست از شعیب برای بازگشت به آن تلازمی با ارتکاب گناه یا سابقۀ کفرورزی برای پیامبران ندارد. پس عصمت انبیا شمول زمانی داشته، همیشگی بوده و مشتمل بر زمان پیش از نبوت، حین نبوت و پس از نبوت بوده و در هیچ برهۀ زمانی، خدشهای در یگانهپرستی و عصمت آنان وارد نیست.
تنها ابنتیمیه با تمسک به اصول بنیادین و باطلی که برای خود درست کرده و آن را در عقیدهاش رسوخ داده، رأی شاذی ارائه نموده و از لکهدار نمودن دامن عصمت انبیا پیش و پس از نبوت ابایی نداشته است.
ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم. (۱۴۰۴ ق). دقائق التّفسیر. مؤسسة علوم القرآن.
ابندرید، محمد بن حسن. (۱۹۸۸ م). جمهره اللغه. دارالعلم للملایین.
خلیل بن احمد. (۱۴۰۹ ق). العین. نشر هجرت.
رشیدرضا، محمد. (۱۴۱۴ ق). تفسیر القرآن الحکیم الشهیر بتفسیر المنار. دار المعرفه.
طباطبایی، سید محمدحسین. (۱۴۱۷ ق). المیزان فی تفسیر القرآن. مؤسسه الأعلمی للمطبوعات.
طبرسی، فضل بن حسن. (۱۳۷۲). مجمعالبیان فی تفسیرالقرآن. ناصرخسرو.
عضدالدین ایجی، عبدالرحمن بن احمد. (بیتا). المواقف. دار الکتب العلمیة.
فخر رازی، محمود بن عمر. (۱۴۲۰ ق) مفاتیح الغیب. دار احیاء التراث العربی.
مصطفوی، حسن. (۱۴۳۰ ق). التحقیق فی کلماتالقرآنالکریم. مرکز نشر آثار علامه مصطفوی.
مکارم شیرازی، ناصر. (۱۳۷۱). تفسیر نمونه. دارالکتب الإسلامیه.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The infallibility of prophets is one of the basic beliefs of Muslims, but its scope is a matter of dispute. One of the disputed verses in this regard is Prophet Shoaib’s threat in the verse “or else you shall come back into our religion” (Ibrahim: 13), the interpretation of which to mean return to the religion of the disbelievers is a challenge to Shiite beliefs and requires serious analysis because the general Shiites believe that the prophets were infallible in all periods of their lives. In this study, the exegetive viewpoints have been examined through a comparative method and it becomes clear that in the analysis and justification of the aforementioned challenge, the exegetes have said that the meaning of return (ʿowd) in the verse in question is Prophet Shoaib entering the religion of the disbelievers and agreeing with them, is an explanation of the illusion of the disbelievers, and the domination and generalization of the ruling of the majority for the general and transformation. ʿOwd, meaning transformation, can be acceptable despite some caveats. Most of the exegetes have taken ʿowd to mean return, however, they have refused to accept such a meaning. From the point of view of this article, ʿowd is acceptable in the sense of return, with the explanation that Prophet Shoaib followed the religion of the previous Prophet along with his people in the period before his prophethood. Only Ibn Taymiyyah, in contrast to Sunni and Shiite exegetes, has insisted on the committing of sins by the prophets without citing the text of the verse.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله