نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکده الهیات، دانشگاه یزد، ایران
2 دانشیار گروه علوم قران و حدیث، دانشکده الهیات، دانشگاه یزد، ایران
3 دکتری تفسیر تطبیقی، پژوهشگر مستقل، شیراز، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
تفسیر تطبیقی آیات 11-13 سورۀ طارق
محمدحسین برومند1 ، امیر جودوی2 * ، و بتول علوی3
1 دانشیار، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه یزد، یزد، ایران. رایانامه: mhbaroomand@yazd.ac.ir
2 دانشیار، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه یزد، یزد، ایران (نویسندۀ مسئول). رایانامه: amirjoudavi@yazd.ac.ir
3 دکتری تفسیر تطبیقی، پژوهشگر مستقل، شیراز، ایران. رایانامه: b.alavi_84@yahoo.com
مقالۀ پژوهشی
|
چکیده
در آیات 11-12 سورۀ طارق، از «رَجع» و «صَدع» سخن رفته است: «وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ * وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ»؛ و در آیۀ 13 آمده است: «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْل». مفسران در تبیین معانی رجع و صدع در این آیات و مرجع ضمیر در آیۀ 13 دیدگاههای مختلفی مطرح کردهاند. این پژوهش، پس از استخراج و دستهبندی اظهارنظرهای مفسران و نقد و تحلیل آرای موجود، سعی در روشن کردن ارتباط سوگندها با یکدیگر و نیز ارتباط سوگندها با پاسخ آنها برآمده است. از پژوهش حاضر این نتیجه به دست میآید که افزون بر پذیرش معانی و مصادیق ابتدایی در ارتباط با سوگندها، معنای برگشت اجرام سماوی در مدار خود برای رجع و مفهوم قابلیت شکافبرداری و تجزیهپذیری زمین و تبدیل ماده به انرژی هستهای برای صدع، بهعنوان دو اعجاز علمی و در قالب معنایی عمیقتر، قابلمشاهده است. با اتخاذ معانی امروزی و برقراری تناسب بین سوگندها ضمیر در آیۀ 13 به قرآن بازمیگردد. درستی این پیشبینی قرآن دربارۀ رجع آسمان و صدع زمین حقانیت قرآن را ثابت میکند و پیشبینی رجع حتمی نفس انسان را در قیامت مستدل میسازد.
کلیدواژگان: سورۀ طارق: 11-13، رجع، صدع، سوگندهای قرآن
در آیات 11-12 سورۀ طارق، از «رَجع» و «صَدع» سخن رفته است: «وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ * وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ»؛ و در آیۀ 13 آمده است: «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْل». مفسران در تبیین معانی رجع و صدع در این آیات و مرجع ضمیر در آیۀ 13 دیدگاههای مختلفی مطرح کردهاند. اختلافنظرهای مفسران درمورد رابطۀ سوگندها با یکدیگر و رابطۀ سوگندها با پاسخ آنها است.
درمورد رابطۀ سوگندها، اظهارنظرهای مفسران به دو دسته تقسیم میشود. آرای مفسران دستۀ اول، بهدلیل نادیده گرفتن این هماهنگی و تناسب، کنار گذاشته میشود. در بین آرای مفسران دستۀ دوم، چهار دیدگاه مطرح است: در دیدگاه اول، رجع به معنای باران و صدع به معنای گیاهان است. در دیدگاه دوم، رجع به معنای طلوع و غروب اجرام سماوی و صدع به معنای گیاهان است. در دیدگاه سوم، رجع به معنای حرکت اجرام سماوی در مدارها و صدع به معنای گیاهان و چشمهها است. در دیدگاه چهارم، رجع و صدع به قیامت نسبت داده شده است. دو دیدگاه اول نشاندهندۀ مفهومی ابتدایی از رابطه میان سوگندها است. دیدگاه سوم نشاندهندۀ مفهوم عمیقتر از دو آیه است، ولی بهطور ناقص مطرح شده است. دیدگاه چهارم، بهدلیل مغایرت با هدف نهایی سوره و ارتباط آیات، غیرقابلقبول است. درمورد رابطۀ سوگندها و پاسخ سوگندها، فقط تعداد اندکی از مفسران دیدگاه اول، با در نظر گرفتن قیامت بهعنوان مرجع ضمیر، رابطه کاملاً هماهنگ و متناسب ایجاد کردهاند. اشکال این دیدگاه این است که چنین معنایی قدیمی و ابتدایی است. سایر مفسران باوجود اظهارنظرهای گوناگون دربارۀ مرجع ضمیر، مانند قرآن و قیامت، نتوانستهاند ارتباط روشنی میان سوگندها و پاسخ آنها برقرار نمایند. این تعدد آرا ضرورت نقد و بررسی را دوچندان میسازد. بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که رابطۀ آیات 11 و 12 با آیۀ 13 چیست؟
بهترین تفسیر دربارۀ سوگندها عبارتاند از:
دیدگاه برگزیده در مقایسه با دیدگاه سوم نقش مکمل را بر عهده دارد. بر این اساس، بین سوگندها تناسب و رابطه برقرار میشود. یکی در سطح آسمان و دیگری در سطح زمین. در آسمان دربارۀ هرچه بزرگتر شدن اجرام و در زمین دربارۀ هرچه ریزتر شدن مواد. هرچه از آسمان بالاتر رفته و در فضایی بزرگ و بزرگتر قرار بگیریم، همچنان، رجع صادق است و هرچه زمین بیشتر شکسته شود و ریزتر گردد، ولو به ذرات ریز اتمها برسیم، باز هم قابلیت شکسته شدن وجود دارد و صدع صادق است. این تجزیهپذیری همچنان ادامه دارد. «ذات الصدع» اشاره به طبیعتی مربوط به خود زمین است، چنانکه در «ذات الرجع» اشاره به طبیعتی در خود آسمان دارد. این دو سوگند از مصادیق اعجاز علمی به شمار میآیند.
باید توجه داشت که ضمیر در «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ» به قرآن برمیگردد. درنتیجۀ این بازگشت رابطۀ میان دو سوگند و پاسخ آنها نیز برقرار و روشن میشود. قرآن سخنی جدی، نهایی و حق است و ممیز بین حق و باطل است. با این نگاه، رابطه سوگندها و پاسخ سوگند اثبات حقانیت قرآن و اعجاز علمی قرآن است. به تعبیر دیگر، قرآنی که در آن زمان که هنوز بشر به رشد علمی نرسیده از این دو پدیدۀ آسمان و زمین خبر داده و بهنوعی پیشگویی کرده، همین قرآن و همین «قَوْلٌ فَصْلٌ»، اگر در مورد قیامت و رجع نفس هم خبر دهد و پیشگویی کند، حتماً صادق است.
با توجه به تناسب سوگندها و پاسخ آنها، آیات یازدهم تا سیزدهم سوره طارق بیانگر دو نوع برداشت است: یک برداشتْ سطحی، پایین و متناسب با زمان نزول است و برداشت دیگر عمیقتر، بالاتر و متناسب با عصر امروز. فهم عمیقتر دربارۀ رجع آسمان و صدع زمین از یکسو مرهون رشد علومتجربی و از سوی دیگر، در گرو اِعمال تفسیر ترتیبی روشمند بر سورۀ طارق و تبیین ارتباط آیات آن و مفهوم لغوی واژگان رجع و صدع است. در این نگاه، رجع به حرکت اجرام سماوی در مدار خود و صدع به قابلیت تجزیهپذیری زمین، ماده و انرژی هستهای مرتبط است. ضمیر در آیۀ «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ» به قرآن برمیگردد، چون هم از پشتوانۀ روایی برخوردار است و هم رجع نفس را پوشش میدهد. این پوشش معنایی بدین صورت است که قرآنی که درمورد رجع آسمان و صدع زمین بهگونهای سخن گفته که بشر امروز قابلیت فهم آن را دارد اخبارش دربارۀ قیامت و رجع نفس انسان نیز فصل الخطاب است.
اشکوری، عبدالمجید؛ و روزبهانی، محمدعلی. (138۴). ایران و انرژی هستهای. مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
برومند، محمدحسین. (138۴). نقد و برسی روشهای تبیین حقانیت قرآن. عرش اندیشه.
رضایی اصفهانی، محمدعلی. (بیتا). قرآن و علوم تجربی. نسیم حیات.
زمانی قمشهای، علی. (1387). هیئت و نجوم اسلامی. مؤسسه امام صادق (ع).
طنطاوی، سید محمد. (1997م). التفسیر الوسیط للقرآن الکریم. نهضة مصر.
فخر رازی، محمد بن عمر. (1۴20 ق). التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب). دار إحیاء التراث العربی.
فیض کاشانی، محمد بن مرتضی. (1۴1۵ ق). تفسیر الصافی. مکتبة الصدر.
مسترحمی، عیسی. (1397). مطالعه تطبیقی مدلهای آغاز آفرینش از منظر قرآن و کیهان شناسی، رهیافتهایی در علوم قرآن و حدیث، 50(1)، ۶7-79. https://doi.org/10.22067/naqhs.v50i1.47107
میدانی، عبدالرحمن. (13۶1). معارج التفکر و دقائق التدبر. دارالقلم.
همتی، محمدعلی. (1۴03). معنای «رجع» در آیۀ ۱۱ سورۀ طارق در تفاسیر و ترجمههای فارسی و لاتین. پژوهشهای تفسیر تطبیقی، 10(1)، 1۶3-18۶. https://doi.org/10.22091/ptt.2023.9506.2242
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
In verses 11-12 of the al-Tariq Chapter, the terms “rajʿ” (return) and “ṣadʿ” (cleaving) are mentioned: “By the resurgent [rajʿ] heaven, and by the furrowed [ṣadʿ] earth.” Verse 13 states: “It is indeed a conclusive discourse.” Commentators have presented various views regarding the meanings of rajʿ and ṣadʿ in these verses, and the referent of the pronoun in verse 13. This study, after extracting and categorizing the opinions of commentators, and critically analyzing existing views, seeks to clarify the relationship between the oaths as well as that between the oaths and their responses. The research concludes that, in addition to accepting the primary meanings and instances related to the oaths, another deeper meaning can be observed: rajʿ signifies the return of celestial bodies in their orbits, while ṣadʿ denotes the Earth's capacity to split, divide, and undergo nuclear fission, revealing two instances of scientific miracles in the Quran. By adopting contemporary interpretations and establishing a relationship between the oaths, the pronoun in verse 13 refers to the Quran. The accuracy of the Quran’s prediction regarding the return of the sky and the cleaving/splitting of the earth attests to its divine truthfulness and substantiates the foretelling of the inevitable return of the human soul on the Day of Judgment.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله