تفسیر تاریخی‌ــ‌تطبیقی «أُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْض» ( احزاب: 6)

نوع مقاله : علمی و پژوهشی

نویسندگان

1 استاد، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه قم، قم، ایران

2 دانشجوی دکتری، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه قم، قم، ایران

10.22091/ptt.2025.11364.2371

چکیده

عبارت «وَأُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ ...» در آیۀ ششم سورۀ احزاب در طول تاریخ تفسیرهای گوناگونی یافته است. این پژوهش شش دیدگاه تاریخی دربارۀ دلالت این آیه را بررسی می‌کند: (۱) برخی آن را ناسخ ارث بردن به‌واسطۀ هجرت و ایمان و دال بر ارث خویشاوندان دانسته‌اند؛ (2) گروهی، بدون پذیرش نسخ، آیه را بیانگر ارث خویشاوندان و تبیین‌کننده مادر بودن همسران پیامبر تفسیر کرده‌اند؛ (3) عده‌ای بر این باور رفته‌اند که آیه بر این دلالت دارد که یکی از شرایط جانشینی پیامبر قرابت با اوست؛ ۴) دیدگاهی دیگر شرایط جانشینی را ایمان، هجرت و قرابت می‌شمارد؛ (5) برخی از آیه معنایی عام برداشت کرده‌اند که هم شامل ارث و هم شرایط جانشینی می‌شود؛ (۶) نظریه‌ای نیز آیه را، براساس دیدگاه استعمال لفظ در بیش از یک معنا، هم دال بر ارث و هم دال بر ولایت می‌داند. این پژوهش، با روش تفسیر تاریخی‌ــ‌تطبیقی، دیدگاه‌های مذکور را واکاوی کرده و با توجه به قرائن موجود، به این نتیجه رسیده دیدگاه ششم به واقعیت نزدیک‌تر است. 

تازه های تحقیق

تفسیر تاریخی‌ــ‌تطبیقی «أُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْض» ( احزاب: 6)

علی‌احمد ناصح۱  و سید محمدهادی حسینی‌نژاد ۲  *

1 استاد، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه قم، قم، ایران. رایانامه: aa.naseh@qom.ac.ir

2 دانشجوی دکتری، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه قم، قم، ایران (نویسندۀ مسئول). رایانامه: s.mohamad681012145@gmail.com

 

مقالۀ پژوهشی

 

چکیده

 عبارت «وَأُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ ...» در آیۀ ششم سورۀ احزاب در طول تاریخ تفسیرهای گوناگونی یافته است. این پژوهش شش دیدگاه تاریخی دربارۀ دلالت این آیه را بررسی می‌کند: (۱) برخی آن را ناسخ ارث بردن به‌واسطۀ هجرت و ایمان و دال بر ارث خویشاوندان دانسته‌اند؛ (2) گروهی، بدون پذیرش نسخ، آیه را بیانگر ارث خویشاوندان و تبیین‌کننده مادر بودن همسران پیامبر تفسیر کرده‌اند؛ (3) عده‌ای بر این باور رفته‌اند که آیه بر این دلالت دارد که یکی از شرایط جانشینی پیامبر قرابت با اوست؛ ۴) دیدگاهی دیگر شرایط جانشینی را ایمان، هجرت و قرابت می‌شمارد؛ (5) برخی از آیه معنایی عام برداشت کرده‌اند که هم شامل ارث و هم شرایط جانشینی می‌شود؛ (۶) نظریه‌ای نیز آیه را، براساس دیدگاه استعمال لفظ در بیش از یک معنا، هم دال بر ارث و هم دال بر ولایت می‌داند. این پژوهش، با روش تفسیر تاریخی‌ــ‌تطبیقی، دیدگاه‌های مذکور را واکاوی کرده و با توجه به قرائن موجود، به این نتیجه رسیده دیدگاه ششم به واقعیت نزدیک‌تر است.

کلیدواژگان: آیۀ اولوالارحام، احزاب: ۶، امامت در قرآن، ارث در قرآن، اهل‌بیت

مقدمه

آیۀ ششم سورۀ احزاب به ولایت مطلق پیامبر اسلام بر نفوس مؤمنان و مقام ام‌المؤمنین بودن همسران ایشان اشاره دارد و در ادامه، ارث‌بری خویشاوندان از یکدیگر را بیان می‌کند: «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِیَائِکُمْ مَعْرُوفًا کَانَ ذَلِکَ فِی الْکِتَابِ مَسْطُورًا».مسئلۀ این پژوهش این است که آیا عبارت «أُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ» در این آیه، علاوه‌بر موضوع ارث، بر ولایت اهل‌بیت دلالت دارد یا خیر؟ در این پژوهش، قصد بر آن است که با بررسی تاریخی و تطبیقی نظرات مفسران شیعه و سنی، به تحلیلی جامع دست یابیم و تفسیر معتبرتر و مستندتر را انتخاب کنیم.

تحلیل نظرات مفسران

تحلیل نظرات مفسران اهل‌سنت

در بررسی آرای مفسران اهل‌سنت، حتی در دوران معاصر، می‌توان مشاهده کرد که تفاوت چندانی با نظریات دوره‌های متقدمان وجود ندارد. این مفسران به‌طور عمده بخش مورد بحث از آیه را در معنای ارث خویشاوندان از یکدیگر تفسیر کرده و این آیه را ناسخ ارث بردن به‌واسطۀ مؤاخات و ایمان می‌دانند. این پیوستگی در تفسیر نشان می‌دهد که تفسیر سنتی در میان اهل‌سنت همچنان غالب است. البته، تعداد کمی از مفسران اهل‌سنت مانند فخر رازی تلاش کرده‌اند تا بین این بخش از آیه و بخش‌های دیگر آن ارتباط برقرار کنند و معنای گسترده‌تری را بیان کنند. برخی دیگر نیز معنای آیه را عام دانسته و علاوه‌بر ارث، مفاهیم دیگری را نیز شامل می‌دانند، اما این دیدگاه‌ها در میان اهل‌سنت چندان رایج نیست.

تحلیل نظرات مفسران شیعه

در چند قرن نخست، مفسران شیعه، با توجه به روایات، این آیه را به‌وضوح به امامت تفسیر کرده و آن را به‌عنوان دلیلی بر ولایت اهل‌بیت (ع) می‌دانستند. آنها آیۀ 7۵ سورۀ انفال را مرتبط با بحث ارث و آیۀ «اولوالارحام» را مرتبط با امامت می‌دانستند.

از قرن پنجم و ششم به بعد، مفسرانی مانند طوسی و طبرسی، با پذیرش دلالت این آیه بر ارث، نظریات جدیدی مطرح کردند. آنان ناسخیت آیه نسبت‌به ارث به‌واسطۀ هجرت و ایمان را نپذیرفتند و دیدگاه‌های خود را بیشتر بر روی مسائل ارث متمرکز کردند.

از قرون بعدی تا قرن چهاردهم، مفسران شیعه دلالت این آیه را به‌صورت عام‌تر در نظر گرفتند و آن را شامل ولایت اهل‌بیت (ع) و ارث دانستند. برخی از مفسران نیز، به دلیل اشکالات دلالی در ظاهر آیه، معنای ولایت را به بطن آیه نسبت دادند. این رویکرد نشان‌دهندۀ تکامل نظریات شیعه در طول زمان است.

در قرن چهاردهم، برخی مفسران شیعه این آیه را، به‌عنوان قاعده‌ای عام در همۀ ادیان، مرتبط با ارث و جانشینی تفسیر کردند. در قرن پانزدهم، با توجه به دلالت آیه بر ارث و همچنین قرینۀ اولویت پیامبر در ابتدای آیه، این بخش از آیه به‌صورت عام نسبت‌به خویشاوندان همۀ مؤمنان در معنای ارث و به‌صورت خاص نسبت‌به اولوالارحام مقام نبوت، که ائمه (ع) هستند، تفسیر شد.

دیدگاه برگزیده

برخی مفسران، برای جمع بین دلالت ظاهر آیه و روایات، از نظریۀ استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد استفاده کرده‌اند. اما آیا این شرایط استعمال لفظ در بیش از یک معنا در آیه مورد بحث محقق است یا خیر؟ به باور نویسندگان این مقاله پاسخ مثبت است. در این آیه قرائن کافی وجود دارد، زیرا در عرف، «اولوالارحام» در دو مورد به کار می‌رود: یکی در ارث و دیگری در جانشینی. اما درمورد استفاده از آن در ارث، فقط دلیل اجماع وجود دارد. این اجماع یا براساس استعمال عرفی است و یا براساس روایت قتاده و دیگران. اما در ولایت، قرینۀ لفظی «لنَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ ...» در ابتدای آیه بهترین دلیل است که نشان می‌دهد در این آیه ولایت مورد نظر است و منظور این است که اولوالارحام پیامبر نسبت‌به یکدیگر در ولایت اولویت دارند.

البته باید توجه داشت که این قسمت از آیه در مقام رفع شبهه نیز هست تا چنین تصوری ایجاد نشود که وقتی همسران پیامبر (ص) به‌عنوان ام‌المؤمنین معرفی می‌شوند، به این معنا است که از همۀ مؤمنان ارث می‌برند، بلکه این عنوان به معنای تکریم ایشان است. از سوی دیگر، تکریم همسران پیامبر به معنای ولایت داشتن آنها بر مردم نیست، بلکه اولوالارحام پیامبر (ص) در بحث ولایت نسبت‌به دیگران اولویت دارند. بنابراین، در دیدگاه برگزیده هم مفاد روایات مورد توجه قرار گرفته و هم ارتباط تفسیری بین تمام قسمت‌های آیه برقرار شده است.

نتیجه‌گیری

در این پژوهش، نشان دادیم که در طول تاریخ، آرای مفسران دربارۀ آیه ۶ سوره احزاب و دلالت آن بر ولایت اهل‌بیت و ارث‌بری خویشاوندان، دچار تغییراتی شده است. در قرون اولیه، روایات تأویلی و تفسیری در تفاسیر به‌طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گرفت، اما در قرن پنجم، با آغاز تفاسیر اجتهادی در تفسیر طوسی، روایات تأویلی حذف شد و صرفاً به روایات تفسیری اکتفا شد. این تغییرات به مبانی کلامی تقریبی طوسی برمی‌گردد. از قرن دهم، با بازگشت تفکرات اخباری، روایات تأویلی مجدداً به تفاسیر وارد شدند و تلاش شد تا توجیهات تفسیری برای آنها ارائه شود.

در این پژوهش، دیدگاه برخی مفسران متأخر انتخاب شد که آیه را به‌عنوان استعمال لفظ در بیش از یک معنا دانسته‌اند. این دیدگاه با بحث دربارۀ امکان و وقوع استعمال لفظ در بیش از یک معنا در این آیه تأیید شد و نشان داده شد که قسمت‌های مختلف آیه می‌توانند به شکلی مرتبط با یکدیگر تفسیر شوند.

منابع

آلوسی، محمود بن عبدالله. (1۴1۵ ق). روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی. دار الکتب العلمیة.

احمد بن‌حنبل. (1۴21 ق). المسند (شعیب الارنووط. عادل مرشد، محقق). مؤسسة الرسالة.

خلیل بن أحمد. (1۴09 ق). کتاب العین. نشر هجرت.

راغب اصفهانی، حسین بن محمد. (1۴12 ق). مفردات ألفاظ القرآن. دار القلم.

زندیه. مهدی. (1397). آیه اولوالارحام وامامت. پژوهشنامه حکمت و فلسفه، ۵(10) .12۵-138.

طوسی، محمد بن حسن. (1۴19 ق). التبیان فی تفسیر القرآن. دار إحیاء التراث العربی.

فخر رازی، محمد بن عمر. (1۴02 ق). التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب). دار إحیاء التراث العربی.

فرات کوفی. (1۴10 ق). تفسیر فرات الکوفی. وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی. مؤسسة الطبع و النشر.

قمی، علی بن ابراهیم. (13۶3). تفسیر القمی. دار الکتاب.

نحاس. احمد بن محمد. (بی‌تا). کتاب الناسخ و المنسوخ فی القرآن الکریم. مؤسسة الکتب الثقافیة.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

A Historical-Comparative Exegesis of “The Blood Relatives are More Entitled” [Al-Ahzab:06]

نویسندگان [English]

  • Aliahmad Naseh 1
  • Sayed mohammad hadi Hosseini nejad 2
1 Professor, Quran and Hadith Sciences Departement, Faculty of Theology and Islamic Studies, University of Qom, Qom, Iran
2 Ph.D. Candidate, Quran and Hadith Sciences Departement, Faculty of Theology and Islamic Studies, University of Qom, Qom, Iran
چکیده [English]

The phrase “The blood relatives are more entitled…” in verse six of the al-Ahzab Chapter has found various interpretations throughout history. This study examines six historical perspectives on the implication of this verse: 1) Some have considered it to abrogate inheritance based on migration and faith, denoting inheritance for relatives; 2) A group, without accepting abrogation, has interpreted the verse as expressing inheritance for relatives and clarifying the motherhood of the Prophet’s wives; 3) Some have believed that the verse indicates that one of the conditions of the Prophet’s succession is kinship with him; 4) Another view considers faith, migration, and kinship as conditions for succession; 5) Some have derived a general meaning from the verse that includes both inheritance and conditions for succession; 6) One theory also regards the verse as denoting both inheritance and guardianship (wilāyah) based on the view of a word being used in more than one meaning,. This research, using the historical-comparative exegetical method, analyzes the aforementioned perspectives and, considering the available evidence, concludes that the sixth view is closer to reality

کلیدواژه‌ها [English]

  • verse of possessors of kinship
  • al-Ahzab verse 6
  • Imamate in the Quran
  • inheritance in the Quran
  • Ahlulbayt
آلوسی، محمود بن عبدالله. (1۴1۵ ق). روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی. دار الکتب العلمیة.
ابن‌طیفور، احمد بن ابی‌طاهر. (بی‌تا). بلاغات النساء. الشریف رضی.
 ابن‌عاشور. محمدطاهر. (1۴20 ق). تفسیر التحریر و التنویر المعروف بتفسیر ابن عاشور. مؤسسة التاریخ العربی.
ابن‌عربی، محمد بن عبدالله. (1۴08 ق). احکام القرآن. دار الجیل.
ابن‌عطیه، عبدالحق بن غالب. (۱۴۲۲ ق). المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز (محمد عبدالسلام عبدالشافی، محقق). دار الکتب العلمیة.
احمد بن‌حنبل. (1۴21 ق). المسند (شعیب الارنووط. عادل مرشد، محقق). مؤسسة الرسالة.
اخوان مقدم، زهره؛ و بیانی هدش، عاطفه. (1397). دیدگاه مفسران فریقین درباره‌ی تحلیل «امهات المؤمنین» در آیه‌ی ششم سوره‌ی احزاب. دانش‌نامه‌ی علوم قرآن و حدیث، ۵(10)، 44-15.
استرآبادی، علی. (1۴09 ق). تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة. مؤسسة النشر الإسلامی.
اشکوری، محمد بن علی. (1373). تفسیر شریف لاهیجی. دفتر نشر داد.
امین، سید محسن. (1۴03 ق). اعیان الشیعة. دارالتعارف للمطبوعات.
بقاعی، ابراهیم بن عمر. (1۴27 ق). نظم الدرر فی تناسب الآیات و السور. دار الکتب العلمیة.
بلاغی، عبدالحجة. (138۶ ق). حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر. حکمت.
بیضاوی، عبدالله بن عمر. (1۴18 ق). أنوار التنزیل و أسرار التأویل (تفسیر البیضاوی). دار إحیاء التراث العربی.
پانی‌پتی، ثناءالله. (1۴12 ق). التفسیر المظهری. مکتبة رشدیة.
ثعلبی، احمد بن محمد. (1۴22 ق). الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبی. دار إحیاء التراث العربی.
جرجانی، حسین بن حسن. (1378 ق). جلاء الأذهان و جلاء الأحزان (تفسیر گازر). دانشگاه تهران.
جزایری، ابوبکر جابر. (1۴1۶ ق). ایسر التفاسیر لکلام العلی الکبیر. مکتبة العلوم و الحکم.
حقی برسوی، اسماعیل بن مصطفی. ( بی‌تا). تفسیر روح البیان. دار الفکر.
حکیم، محمدتقی. (1۴18 ق). الأصول العامة فی الفقه المقارن. مجمع جهانی اهل‌بیت.
حویزی، عبدعلی بن جمعه. (1۴1۵ ق). تفسیر نور الثقلین. اسماعیلیان.
خفاجی، احمد بن محمد. (1۴17 ق). حاشیة الشهاب المسماة عنایة القاضی و کفایة الراضی علی تفسیر البیضاوی. دار الکتب العلمیة.
خلیل بن أحمد. (1۴09 ق). کتاب العین. نشر هجرت.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد. (1۴12 ق). مفردات ألفاظ القرآن. دار القلم.
زندیه. مهدی. (1397). آیه اولوالارحام وامامت. پژوهشنامه حکمت و فلسفه، ۵(10) .12۵-138.
سعدی، عبدالرحمن. (1۴18 ق). تیسیر الکریم الرحمن فی تفیسر کلام المنان. مکتبة النهضة العربیة.
سلطان علی‌شاه، سلطان محمد بن حیدر. (1۴08 ق).بیان السعادة فی مقامات العبادة. مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
شبر، عبدالله. (1۴10 ق). تفسیر القرآن الکریم (شبر). موسسة دار الهجرة.
صادقی تهرانی. محمد. (1۴0۶ ق). الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة. فرهنگ اسلامی.
صنعانی، عبدالرزاق بن همام. (1۴11 ق). تفسیر القرآن العزیز المسمّی تفسیر عبدالرزاق. دار المعرفة.
طبرسی، احمد بن علی. (1۴03 ق). الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی). نشر مرتضی.
طبری، محمد بن جریر. (1۴12 ق). جامع البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر الطبری). دار المعرفة.
 طوسی، محمد بن حسن. (1۴19 ق). التبیان فی تفسیر القرآن. دار إحیاء التراث العربی.
فخر رازی، محمد بن عمر. (1۴02 ق). التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب). دار إحیاء التراث العربی.
فرات کوفی. (1۴10 ق). تفسیر فرات الکوفی. وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی. مؤسسة الطبع و النشر.
فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی. (1۴1۵ ق). تفسیر الصافی. مکتبة الصدر.
قاسمی، جمال‌الدین. (1۴18 ق). تفسیر القاسمی المسمی محاسن التأویل. دار الکتب العلمیة.
قرطبی، محمد بن احمد. (13۶۴). الجامع لأحکام القرآن. ناصر خسرو.
قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا. (13۶8). تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
قمی، علی بن ابراهیم. (13۶3). تفسیر القمی. دار الکتاب.
کاشانی، فتح‌الله بن شکرالله. (133۶). منهج الصادقین فی إلزام المخالفین. کتابفروشی اسلامیه.
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی. (بی‌تا). بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (محمدباقر محمودی، محقق) دار إحیاء التراث العربی.
مقاتل بن سلیمان. (1۴23 ق). تفسیر مقاتل بن سلیمان. دار إحیاء التراث العربی.
مکارم شیرازی. ناصر. (1371). تفسیر نمونه. دار الکتب الإسلامیة.
نحاس. احمد بن محمد. (بی‌تا). کتاب الناسخ و المنسوخ فی القرآن الکریم. مؤسسة الکتب الثقافیة.
CAPTCHA Image