نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسنده
استادیار، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
چکیده
تازه های تحقیق
خلقت آدم (ع) در قرآن: تفسیر تطبیقی طباطبایی و رشیدرضا
استادیار، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. رایانامه: sm.faghihimany@modares.ac.ir
مقالۀ پژوهشی
|
چکیده
یکی از رازآلودترین داستانهای قرآنی داستان خلقت آدم (ع) است. یکی از نقاط کلیدی در این داستان، که رمزگشایی دقیق آن میتواند تأثیر شگرفی در جهتگیری اصلاحات اجتماعی داشته باشد، جمع میان مرتبۀ تعلیم اسماء و سجدۀ فرشتگان و مرتبۀ فراموشی عهد و هبوط آدم (ع) به حیات زمینی است. نتایج حاصل از این پژوهش، که با مطالعۀ تطبیقی تفسیر آیات مربوط در تفاسیر المنار و المیزان سامان یافته، بیانگر آن است که تحلیل رشید رضا از مواطن اصلی داستان آدم (ع) به یک نگاه جامعهشناختی از انسان منجر نمیشود، حالآنکه طباطبایی تفسیری کلنگر و همگرا از انسان در همۀ عوالم وجودی ارائه مینماید. رشید رضا دنیایی بودن جنت را میپذیرد، غافل از آنکه این رأی نیز محظوراتی دارد که او قادر به رفع آنها نیست. طباطبایی، اما، جنت برزخی را میپذیرد که با مرتبۀ فراموشی عهد نیز سازگار است. در تحلیل حقیقت دو هبوط نیز رشید رضا به این پرسش پاسخ نمیدهد که جایگاه هبوط دوم در فرایند خلقت انسان چیست؟ حالآنکه طباطبایی هبوط اول را تنزل از مرتبۀ الهی و هبوط دوم را مقدمۀ رسیدن به کمال نهایی میداند.
کلیدواژگان: آفرینش انسان، اعراف: 19‑2۵، بقره: 30-39، خلقت آدم، طه: 11۵‑123
ماجرای خلافت آدم (ع) و تعلیم اسماء به او تنها یک بار در قرآن کریم مطرح شده است (بقره: 30-33)، گرچه متعلقات این داستان، یعنی سجدۀ فرشتگان و تمرد شیطان و نیز فریب خوردن آدم و حوا از شیطان و هبوط آنها به حیات زمینی، در مواضع مختلف بهطور اجمال یا تفصیل در کانون توجه قرار گرفته است (بقره: 3۴‑39؛ اعراف: 19‑2۵؛ طه: 11۵‑123). طبیعی است که دستیابی به زوایای مختلف چنین موضوعاتی مشکلتر و نیازمند پژوهش عمیقتر و جدیتر خواهد بود.
این پژوهش درصدد است که با مطالعۀ تطبیقی آیات مربوط در دو تفسیر المنار و المیزان، به واکاوی و مقایسۀ اندیشههای رشید رضا و طباطبایی درمورد تفسیر مراحل خلقت آدم، بهمثابۀ گامهای آمادهسازی انسان برای ورود به حیات اجتماعی، بپردازد. توضیح اینکه رشید رضا، بهتبع استادش عبده، بهعنوان یک مصلح بزرگ اجتماعی در اهلسنت، و طباطبایی، بهعنوان یک مصلح بزرگ اجتماعی در شیعه، اهتمام ویژهای به رویکرد اجتماعی در تفسیر قرآن کریم داشتهاند، به این امید که بتوانند نقش محوری قرآن کریم در حل مسائل و پیشرفت امور در جامعۀ انسانی را نشان دهند.
رشید رضا، گرچه همچون طباطبایی فرزندان آدم (ع) را در امر خلافت شریک میداند، اما چون این شراکت را بالفعل میبیند، در تقریر خود با این چالش جدی روبرو میشود که چون مهمترین عرصۀ ظهور خلافت این موجود زمینی عوالم ماورای ماده است، این بیان نمیتواند توجیهکنندۀ خلافت همۀ فرزندان بشر بهطور بالفعل بر موجودات ساکن این عوالم، یعنی فرشتگان، باشد، بلکه مقام فرشتگان با وجود آنکه هرکدام مقام معلوم دارند، آنقدر متعالی است که از دسترس عموم بشر خارج است. در مقابل، طباطبایی معتقد است آنچه محقق شده جعل حقیقت جامع خلافت برای حقیقت انسان است و مراد از تعلیم اسماء به ودیعت سپردن آن در نهاد اوست بهنحویکه آثار آن امانت بهتدریج و بهطور دائم از این موجود سر بزند و این آثار زمانی بروز خواهد یافت که آن شخص در طریق هدایت قرار گیرد و آن امانت را از قوه به فعلیت برساند.
رشید رضا دربارۀ نسبت میان فرشتگان و جنیان، گرچه بهدرستی بر این نکته تأکید میورزد که فرشتگان و جنیان اموری فوق عالم ماده و متمایز از ابدان مادی انسانها هستند و ارتباطشان با انسان از طریق روح است، اما در بیان تمایز میان دو گروه فرشته و جن، به اشتباه افتاده و اختلاف میان آنها را اختلاف میان دو صنف از یک نوع میداند. این در حالی است که طباطبایی بحث اشتراک میان فرشتگان و جنیان را به مقام ایشان در مرتبه قدس مربوط میسازد، زیرا روشن است که میان فرشتگان و جنیان، که یکی مجرد محض و دیگری از جنس آتش است، از جهت ماهوی، تمایز آشکاری وجود دارد.
رشید رضا بر تعدد هبوط اذعان دارد، اما در تبیین تفاوت میان آن دو، به ذکر این نکته بسنده میکند که هبوط اول به خروج آدم و همسرش و ابلیس از جنت اشاره دارد که اقتضائش بروز عداوت است و هبوط دوم آنگاه مطرح میشود که آدم و همسرش در زمین مستقر شده و شریعت الهی بر آنها نازل میشود؛ درنتیجه حال آنها به نسبت فرمانبرداری یا سرپیچی از فرامین شریعت الهی سنجیده میشود. او گرچه بهدرستی به تمایز میان دو هبوط اشاره میکند، لکن به این نکتۀ مهم اشاره نمیکند که جایگاه هبوط دوم در فرایند خلقت انسان چیست؟ طباطبایی اما به این موضوع پرداخته و تصریح میکند که برخلاف هبوط اول، که تنزل از مرتبۀ انسانی بود، هبوط دوم، مقدمهای برای رسیدن انسان به تمام کمالات انسانی است، زیرا این هبوط پس از توبۀ آدم (ع) و پذیرش این توبه ازسوی خدای سبحان صورت گرفت. با این بیان، نقش وسوسۀ شیطان در رسیدن انسان به درجات عالیه بیشتر آشکار میشود.
تحلیل رشید رضا از مواطن اصلی داستان آدم (ع) بهگونهای است که به یک نگاه جامعهشناختی از انسان منجر نمیشود، حالآنکه طباطبایی تفسیری از این داستان ارائه میکند که میتواند تصویری کلنگر و همگرا از انسان در همۀ عوالم وجودی به نمایش بگذارد. برای نمونه، رشید رضا دربارۀ جنت دنیایی بودن و زمینی بودن آن را میپذیرد تا به این وسیله از محظورات موجود در نظر مقابل در امان مانده، تفسیرش با ظهور آیات سازگاری بیشتر داشته باشد، غافل از آنکه باور به زمینی بودن جنت نیز محظوراتی دارد که او قادر به رفع آنها نیست. اما طباطبایی، با توجه به محظوراتی که در هر دو نظر وجود دارد، رأی سومی را ارائه نموده و امری بین این دو نظر، یعنی جنت برزخی، را میپذیرد. همچنین در تحلیل حقیقت هبوط، گرچه رشید رضا بهدرستی به تمایز میان دو هبوط اشاره میکند، اما این سؤال مهم را بیپاسخ میگذارد که چرا آدم و همسرش پس از توبه دوباره دچار هبوط میشوند و به جایگاه اصلی خویش بازنمیگردند؟! اما طباطبایی هبوط اول را تنزل از مرتبۀ الهی و هبوط دوم را مقدمۀ رسیدن به کمال نهایی میداند. او بر این نکته نیز تأکید میورزد که تحقق خطا و هبوط اول نیز جزئی از سیر کمالی انسان بوده و بدون آن انسان هرگز به مدارج نهایی کمال نائل نخواهد شد.
قرآن کریم (دکتر مهدی فولادوند، مترجم). (1398). پیام عدالت.
اکبری، محمدعلی؛ و فیاض بخش، نفیسه. (1398). واکاوی معرفتشناسانه اسکان آدم در بهشت برزخی و هبوط از آن، از منظر حکمای نوصدرایی. فلسفه دین، 1۶(3)، ۴۵9-۴77. https://doi.org/10.22059/jpht.2019.277589.1005645
خلیل بن احمد. (1۴10 ق). العین. مؤسسة دار الهجرة.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد. (1۴0۴ ق). المفردات فی غریب القرآن. طلیعة النور.
رشید رضا، محمد. (1۴1۴ ق). تفسیر القرآن الحکیم الشهیر بتفسیر المنار. دار المعرفة.
روحی برندق، کاوس. (1397). بازخوانی قرآنیــعرفانی گناه ناکرده آدم؛ دیدگاهی نو در سازگاری دیدگاه صدرالمتأهلین و علامه طباطبایی. اندیشه علامه طباطبایی، ۵(8)، 7-30. https://doi.org/10.22054/tat.2019.47726.85
سجادی، سید ابراهیم. (1377). رویکرد تأویلی به داستان آدم. پژوهشهای قرآنی، ۴(1۶-۱۵)، 12۶‑1۴9. https://doi.org/10.22081/jqr.1999.22583
شمخی، مینا؛ و نجفی، محمدجواد. (1۴00). بررسی و نقد روایات داستان آدم با درونمایه اسرائیلیات در رویکرد تفسیری منهج الصادقین. مطالعات قرآنی، 12(۴۸)، 211‑238. https://doi.org/10.30495/qsf.2021.687507
طباطبایی، سید محمدحسین. (1۴17 ق). المیزان فی تفسیر القرآن. انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
طباطبایی، سید محمدحسین. (1۴39 ق). نهایة الحکمة. مؤسسة النشر الاسلامی.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The story of Adam’s (AS) creation is one of the most mysterious narratives in the Quran. A key point in this story—whose precise deciphering could have a profound impact on the direction of social reform—is reconciling the stage of the teaching of the Names and the prostration of the angels with the stage of forgetting the covenant and Adam’s (AS) descent to earthly life. The findings of this study, organized through a comparative analysis of the relevant verses in Tafsīr al-Manār and Tafsīr al-Mīzān, indicate that Rashid Rida’s analysis of the key moments in the story of Adam (AS) does not lead to a sociological view of humanity, whereas Tabatabai provides a holistic and convergent interpretation of human beings across all existential realms. Rashid Rida accepts the worldly nature of Paradise, unaware that this view also has theological problems that he is unable to resolve. Tabatabai, however, accepts an imaginal/intermediary (barzakhī) Paradise, which is also consistent with the stage of forgetting the covenant. In analyzing the reality of the two descents as well, Rashid Rida does not answer the question of what role the second descent plays in the process of human creation. In contrast, Tabatabai considers the first descent as a decline from the divine station and the second descent as a prelude to attaining ultimate perfection.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله