نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسنده
. عضو هیئت علمی و استادیار پژوهشکده سازمان سمت
چکیده
تازه های تحقیق
بررسی شواهد حاکی از آن است که عالمان قرائت بر عدم اعتبار قرائت غیرمستند به نقل و روایت، اجماع دارند و قائلان به استناد قرائات به اجتهاد، میان اجتهاد در قرائت و اختیار قرائت بهصورت استدلالی، خلط کردهاند. آنچه در عبارات عالمان قرائت مشاهده میشود، استدلال برای اختیار قرائت است و این به معنای اجتهاد در اصل قرائت نیست و برخی از صحابه که مبادرت به اجتهاد در قرائت کردهاند، قرائت آنان پذیرفته نشده و برخی دیگر از صحابه ادعای آنان را انکار کردهاند. در نتیجه، ادعای نقش اجتهاد در اختلاف قرائات، صحیح نبوده و با واقع انطباق ندارد.
همچنین، روشن شد که ادعای استناد قرائات به سنت نیز دارای اشکال است؛ زیرا با توجه به اینکه قرائات پس از دوران صدر اول شکل یافته است، فرض تواتر قرائات تنها پس از زمان پیامبر قابل تصور است. افزون بر آن، در صورت تعارض قرائات، مقتضای تواتر قطع به قرائات از حیث سند و صدور است، نه قطع از حیث دلالت. ازاینرو، قاعده در فرض تعارض رجوع به قرائت اظهر است و در فرض نبود اظهر مقتضاى قاعده تساقط قرائات است (همان، ص153و 154). در صورتی که مستند قرائات خبر واحد باشد، افزون بر آنکه قرآنیت قرآن با مستند ظنی ثابت نمیشود، نمیتوان احراز کرد که راویان قرائات، واجد شرائط حجیّت هستند. بر فرض واجد شرائط حجیّت بودن، با علم اجمالی به عدم صدور برخی از قرائات، میان آنها تعارض واقع شده و ناچار از اعمال قواعد تعارض درباره قرائات خواهیم بود.
تواتر قرآن نزد تمام فرق و مذاهب اسلامی قطعی بوده و تواتر آن مستلزم تواتر قرائات نیست و عدهای قلیل ملتزم به تواتر قرائات شدهاند. مفاد روایات شیعه مبنی این است که قرآن بر یک قرائت نازل شده است (کلینی، 1407 ، ج2، ص631 و 635) و عالمان شیعه آن قرائت واحد را پذیرفتهاند (شیخصدوق، 1993 م، ص86؛ طبرسى، بیتا، ص38؛ فیضکاشانى، 1415، ص38).
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Received: 25/02/2019 | Accepted: 24/05/2019
The legislative authority of Prophet Muhammad is acknowledged in Shi’ism but there is not consensus on this issue among Sunni scholars. This study seeks to explain the authority of Prophet Muhammad (PBUH) in legislating the heavenly commands based on “the theory of divine permission and guardianship of Prophet Muhammad in legislating rules relying on the Qur’anic verses and Sunni and Shi’ite viewpoints”. In the outset, theoretical literature and basic principles were reviewed and then the main theory was explained. Moreover, using the verses of the Noble Qur’an and Sunni and Shi’ite perspectives, the references for the theory were presented, and by the review analysis of relative verses and perceptions, the hypothesis of the study was defended. The theory in this research states that God has given permission to Prophet Muhammad (PBUH) and has bestowed him authority to Shari’ah (religion) so that he can infer the required rules for society within the framework of Islam and in accordance with time requirements. The above theory has major differences from the theories of “Ijthad an-Nabi” and “Tafwiz Amr ad-Din ila an-Nabi”. Using qualitative, analytical, descriptive, and referential methods, this article concluded that the authority of Prophet Muhammad (PBUH) in legislation of the divine commands is as extensive as his prophetic mission, thereby it includes various domains. Legislation of Ahkam is basically within the authority of God and no one else has the same right as it is stated for WiIayat (guardianship) and Shifa’at (intercession). However, God Almighty has given permission within a specified framework to the Prophet to have authority in legislation so that he can modify some Ahkam according to likely expediencies. This authority is exclusively given to the Prophet by the permission of God.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله