نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی دانشگاه قم
2 دانشیار گروه معارف اسلامی، دانشکده الهیات ، دانشگاه قم ، قم ،ایران
چکیده
تازه های تحقیق
جمع بندی و نتیجهگیری
مقالۀ حاضر در مقام پاسخ به این پرسش بود که چگونه سنت حتمی ابتلا با عدالت الهی سازگار است. برای پاسخ به این سوال، دیدگاهها و تفسیرهای سه اندیشمند معتزلی، اشعری و امامیه مورد بررسی، تطبیق و مقایسه قرار گرفت تا بتوان از رهگذر تضارب آرا بهحقیقت دست یافت. بههمینجهت، ابتدا ملاکهای قرآنی مستخرج از دیدگاههای ایشان دربارۀ «ابتلا» بهدست آمد؛ که دیدیم برخی ملاکها مشترک در هرسه دیدگاه، برخی مشترک در دو دیدگاه و برخی مخصوص یک دیدگاه است. ملاکهای مشترک در هرسه دیدگاه عبارتند بودند از ترفیع درجه، خالص شدن، خیر و لطف الهی؛ و باتوجهبه ملاکهای مشترک و همسویی که بین تفاسیر وجود دارد اشکال عدم سازگاری ابتلا با عدل الهی، بر دیدگاه معتزله وارد است زیرا آنها به آزادی و اختیار انسان در افعال خویش قائلند که دراینصورت، ابتلا از طرف خداوند، معنا و مفهومی ندارد و اگر ابتلا از جانب خداوند نباشد با ملاکهای بیان شده از طرف معتزله برای ابتلا، قابل جمع نخواهد بود.
طبق دیدگاه اشاعره و غزالی نیز، رابطۀ ابتلا با عدل الهی قابل توجیه نیست زیرا طبق نظریۀ جبر اشاعره، هرآنچه در جهان رخ میدهد، از حرکت موری بر سنگی سیاه در شبی ظلمانی تا حرکات ذرات هوا، متعلق علم خداست و حاصل ارادۀ وی و تنها او فاعل و خالق این حرکات است؛ بنابراین، ابتلای برخی انسانها به مصائب، با عدل الهی سازگاری نخواهد داشت. همچنین طبق نظریۀ کسب که غزالی و سایر همفکرانش بدان اعتقاد دارند، فعل از یک جهت ناشی از خدا و از جهت دیگر منتسب به انسان است و همۀ افعال انسان در عین اختیاری بودن تابع ارادۀ الهی است و هرچه او بخواهد موجود میشود و هرچه را نخواهد وجود نمییابد؛ اگرچه این نظریه از جبر مطلقی که اشاعره میگویند بهتر است، اما باز هم اشکال ابتلای انسانها و شدت و ضعف آن، و عدم سازگاری با عدل الهی، به آن وارد است.
و اما طبق دیدگاه فیض کاشانی، این عدل خداست که پاداش و عقاب انسانها را در قبال رفتارهای اختیاریشان در نظر میگیرد. بهتعبیر دیگر، اگرچه خداوند بندگان خود را به امور مختلف مبتلا میسازد، اما انسانها با اختیار خویش اعمالی مرتکب میشوند و جزای آنها از سوی خدا مطابق اعمال خودشان است و این عین عدالت است. از منظر وی، پاداش و عقاب، لوازم و ثمرات افعال ما هستند و چنین نیست که از بیرون بر ما وارد شوند، بلکه لواحق و تبعات اموری هستند که در ما موجودند. برایناساس، اگر خداوند کسی را مجازات میکند در واقع آنچه را که در طبیعت او بهصورت بالقوه نهاده بود، ابراز و آشکار میسازد. براساس دیدگاه فیض کاشانی و ملاکهای متعددی که برای امتحانات الهی مطرح کرده است، ابتلائات و مصیبتهایی که بر انسان وارد میشوند، با عدالت خداوند سازگار است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Received: 2020-05-03 | Accepted: 2020-09-06
The relation of afflictions and the Divine justice has since been a serious controversy among Muslim thinkers. The present paper attempts to answer this challenge. To do so, this paper tackles their Quranic views so as to get a more comprehensive outlook of their strengths and weaknesses. In a descriptive-analytical study, first their initial criteria are derived, based on their Quranic outlooks, for they have many criteria in common. As for their differences, concerning the Divine justice, it is found out that there is little agreement among the views of the Mu'tazilites and Ash'arites on the Divine justice and afflictions, and that as men get afflicted based on a Divine will, they commit some crimes and receive their punishments in proportion to their own misconducts, a fact which is the mere justice. In other words, it has been determined that what is in line with the human nature gets activated through affliction and this is the very sense of the Divine justice.
© Barani, A.H; Akhaviyan, M.A; Izadi, M. (2021) A Comparative Study of Mu'tazilite, Ash'arite, and Twelver Shia Quran Interpreters on Affliction and its Relation to the Divine Justice: Evidence from the Tafsir-Oriented Views of Qazi Abd al-Jabbar, Ghazzali, and Fayz Kashani. Biannual Journal of Comparative Exegetical Researches, 6 (12) 57-75. Doi: 10.22091/PTT.2020.5634.1769
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله