نقد و بررسی قاعده بودن سیاق در پرتو تفاسیر قران کریم

نوع مقاله : علمی و پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار دانشکدۀ حقوق پردیس فارابی دانشگاه تهران

2 دانشیار دانشگاه ایلام

3 دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه مفید

10.22091/ptt.2020.3988.1496

چکیده

تاریخ دریافت: 10/11/1398   |   تاریخ پذیرش: 20/03/1399
هر قاعده‌ای خصوصیات و ممیزات ویژۀ خود را دارد که سیاق فاقد آن ویژگی‌ها است، لذا نمی‌توان آن را یک قاعده نامید؛ ماهیت سیاق و نوع دلالت آن باتوجه‌به آراء و نظرات مفسرین قرآن کریم، زبان‌شناسان و لغویین، علمای علوم بلاغی، ادباء، فقهاء و اصولیین، قابل ‌اثبات است. بزرگ‌ترین دلیل و شاهد بر اینکه سیاق ماهیتاً دلالت است نه قاعده، این است که مفسرینی مانند ابن‌جریر طبری، علامه طباطبائی و شهید صدر بااینکه به سیاق استناد کرده‌اند، هیچ‌کدام به‌عنوان قاعده از آن نام نبرده‌اند. مسلماً برخی در تلقی کردن سیاق به‌عنوان یک قاعده بیراهه رفته‌اند و در این زمینه ایرادات و ابهاماتی اساسی وجود دارد. در این نوشتار که به روش توصیفی-تحلیلی تدوین‌ شده با استناد به نظرات و آرای مفسرین و دانشمندان، عدم قاعده بودن سیاق به اثبات رسیده و نظریۀ دلالت بودن آن تقویت گردیده است. سؤالات دیگری که در این مقاله مطرح شده این است که آیا سیاق مقوله‌ای لفظی است یا عقلی؟ آیا سیاق یک نوع دلالت اقتضاء یا تنبیه و اشاره است؟ و حجیت هریک از آنها از باب حجیت ظواهر است یا نه؟



© حبیب‌نژاد، س.الف؛ زرگوش‌نسب، ع.ج؛ بخرد، م. (1400). نقد و بررسی قاعده بودن سیاق در پرتو تفاسیر قران کریم، دوفصل‌نامۀ پژوهش‌های تفسیر تطبیقی. 6 (12)، 160-133.  Doi: 10.22091/PTT.2020.3988.1496

تازه های تحقیق

نتیجه‌گیری

1. بهترین بیانی که برای سیاق شده توسط شهید صدر(ره) است؛ زیرا سیاق را اعم از قرائن لفظی و حالی دانسته است. باید توجه داشت که تعاریف در علم اصول و علوم دیگر تعاریف منطقی نیستند تا اینکه جنس و فصل در آن رعایت شود، بلکه از باب شرح‌الاسم و تعاریف لفظی می‌باشند.

2. ادعای قاعده بودن سیاق ادعایی بی‌اساس است و منشأ این توهم مسامحه و عدم دقت برخی از پژوهشگران است که پس ‌از آن توسط دیگران بدون تحقیق و تأمل تکرار شده است.

3. نویسندگان مقالات پیرامون سیاق، در نوشته‌های خود به سخنان دانشمندان و مفسرین جهت بیان معنی و مفهوم سیاق استناد نموده‌اند ولی توجه نداشته‌اند که هیچ‌کدام از آن بزرگان هرگز بر سیاق اطلاق قاعده نکرده‌اند. از صدر اسلام تاکنون از سیاق به‌عنوان دلالت و قرینه بهره‌برداری شده است اما همۀ دانشمندان اعم از مفسرین، زبان‌شناسان، فقها، اصولیین و غیرهم، حتی یک‌بار نیز از سیاق به‌عنوان قاعده یاد نکرده‌اند.

4. سیاق دلالت است نه قاعده و شامل سه نوع دلالت (اقتضا، تنبیه و اشاره) می‌شود و اعم است از دلالت لفظی، حالی و ملازمۀ عقلی؛ و دلالتش بر مراد، لزوم بیّن به‌معنای اعم است نه اخص، چون دلالت کلام بر مفهوم اصطلاحی به‌لزوم بیّن به‌معنی اخص، سیاق مجاز در حذف و در اسناد را نیز در بر می‌گیرد.

5. در مباحث اصطلاح‌شناسی (ترمینولوژی)، بحث بر سر رعایت دقیق به‌کار بردن اصطلاحات علمی و تخصصی است. اینکه سیاق، دلالت (Indication) باشد یا قاعده (Rule)، صرفاً جنجال بر سر نام‌گذاری نیست بلکه ارائۀ تعریف جامع‌ومانعی از این دو اصطلاح، منجر به نتایج چشمگیری می‌شود که کمترین آن در زمان تعارض بین سیاق با اصول و أمارات آشکار می‌گردد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Study and Critique of whether Context can be Regarded as a Rule in the Light of Quran Tafsirs

نویسندگان [English]

  • Sayyid Ahmad Habibnezhad 1
  • Abd al-Jabbar Zargoush Nasan 2
  • Mostafa Bekhrad 3
1 Assistant professor of Law, Farabi University College, University of Tehran
2 Associate professor, University of Ilam
3 PhD student of Fiqh and the Basics of Islamic Law, Mofid University
چکیده [English]

Received: 2020-01-30   |   Accepted: 2020-06-09
 Any rule has its own features that context does not have it, hence not entitled to be called a rule. The nature of context and its signification can be proved based on the views of linguists, lexicographers, rhetoricians, men of letters, jurisprudents (faqihs), and experts in the principles of jurisprudence. The greatest evidence can be found in the works of such Quran interpreters as Ibn Jarir al-Tabari, Allama Tabatabaie, and Martyr Sayyid Muhammad Baqir al-Sadr who cited contexts but never regarded them as a rule. Some experts went astray in regarding context as a rule, hence several objections and ambiguities have been raised. A descriptive-analytical paper, the present work seeks to prove that context cannot be regarded as a rule, hence its signification is proved. In addition, there are also answers to other queries: whether context falls within linguistic or cognitive category, whether it is merely a kind of signification, a reminder, an index, or whether their authority pertains to the apparent cases.
 


© Habibnezhad, S.A; Zargoush Nasan, A.J; Bekhrad, M. (2021) A Study and Critique of whether Context can be Regarded as a Rule in the Light of Quran Tafsirs. Biannual Journal of Comparative Exegetical Researches, 6 (12) 133-160.  Doi: 10.22091/PTT.2020.3988.1496

کلیدواژه‌ها [English]

  • Quran tafsir
  • the rule of context
  • contextual signification
  • contextual nature
قرآن کریم
1. آلوسی محمود؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی؛ بیروت: داراحیاء التراث العربی، 1404ق.
2. ابن‌اثیر، ضیاء؛ المثل السائرفی ادب الکاتب و الشاعر؛ تحقیق: محمدبن‌محی الدین عبدالحمید؛ بیروت: المکتبه العصریه، 1995م.
3. ابن‌تیمیه، احمدبن‌عبدالحلیم؛ مجموع الفتاوی؛ بیروت: عبدالقادرعطا، 1421ق.
4. ابن‌جنی، عثمان؛ الخصائص؛ تحقیق: محمد علی نجار؛ بیروت: دارالهدی، 2008م.
5. ابن‌عاشور، محمد طاهر؛ التحریر والتنویر؛ بیروت: مؤسسه التاریخ العربی،1420ق.
6. ابن‌عطیه اندلسی، عبدالحقّ بن‌غالب؛ المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز؛ بیروت: دار الکتب العلمیه، 1422ق.
7. ابن‌قیم جوزیه، محمدبن‌ابی بکر؛ بدائع الفوائد؛ بیروت: دارالکتاب العربی، 1419ق.
8. ابوحیان اندلسی، محمدبن‌یوسف؛ البحر المحیط؛ بیروت: دار احیاء التراث‌العربی، 1990م.
9. ازهری، محمدبن‌احمد؛ تهذیب اللغه؛ بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1421ق.
10. انصاری، مرتضی‌بن‌محمد؛ مطارح الانظار؛ قم: نشر مجمع الفکر اسلامی، بی‌تا.
11. بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناضره؛ قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1405ق.
12. بخاری، محمدبن‌اسماعیل؛ صحیح البخاری؛ تحقیق: محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت: داراحیاء التراث ‌العربی، 1400ق.
13. بقاعی، ابراهیم بن‌عمر؛ نظم الدرر فی تناسب الآیات والسور؛ قاهره: دار الکتاب الاسلامی، 1404ق.
14. بنانی، محمدبن‌یعقوب؛ حاشیه البنائی علی جمع الجوامع؛ هند: مطبعه پریس، 1995م.
15. ترمذی، محمدبن‌عیسی؛ الجامع الکبیر، السنن؛ بیروت: چاپ بشار عواد معروف، 1998م.
16. حسّان، تمّام؛ اللغه العربیه معناها و مبناها؛ قاهره: الهیئه المصریه العامه للکتاب، 1979م.
17. تهانوى، محمد على؛ ‌کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم‌؛ لبنان: مکتبه ناشرون، بی‌تا.‌
18. جبعی عاملی، زین‌الدین؛ الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه؛ نجف: مطبعه الآداب، 1387ق.
19. جوهری، اسماعیل بن‌حماد؛ الصحاح: تاج اللغه وصحاح العربیه؛ بیروت: دار العلم للملایین، 1407ق.
20. حکیم، سید محسن؛ مستمسک العروه الوثقی؛ قم: کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، 1404ق.
21. خطیب قزوینی، محمدبن‌عبدالرحمن؛ الایضاح فی علوم‌البلاغه؛ بیروت: داراحیاء العلوم، 1998م.
22. دواخلی، عبدالحمید، قصاص، محمد؛ اللغه؛ قاهره: مکتبه الأنجلو المصریه، 1950م.
23. راغب اصفهانی، ابو القاسم حسین؛ مفردات الفاظ القران؛ بیروت: مطبعه التقدم العربی، 1392ش.
24. رشیدرضا، محمد؛ تفسیر المنار؛ بیروت: دار المعرفه، 1424ق.
25. زرکسی، بدرالدین محمد؛ البرهان فی علوم‌القرآن؛ تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: دارالجیل، 1988م.
26. سجلماسی، محمدبن‌قاسم؛ المنزع البدیع فی تجنیس اسالیب البدیع؛ رباط-مغرب: چاپ علال غازی، 1401ق.
27. السید، صبری ابراهیم؛ علم الدلاله؛ اسکندریه: دار المعرفه الجامعیه، 1999م.
28. سید اشرفی، حسن؛ نهایه الایصال؛ قم: نشر قدس، ۱۳۸۵ش.
29. سیدقطب، شاذلی؛ فی ظلال القران؛ بیروت: دار الشروق، 1412ق.
30. السیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن‌بن‌أبی‌بکر؛ الإتقان فی علوم القرآن؛ قاهره: الهیئة المصریة العامة للکتاب، 1394ق.
31. شافعی، محمدبن‌ادریس؛ الرساله؛ تحقیق: احمد محمد شاکر؛ بیروت: المکتبه العلمیه، 1417ق.
32. شاهرودى، سید محمود؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام؛ قم: مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل‌بیت(ع)، 1426ق.
33. شهرانی، سعیدبن‌مسیب؛ السیاق القرانی واثره فی تفسیر المدرسه العقلیه الحدیثه- دراسه نظریه تطبیقیه؛ مکه: دانشگاه ام القری، 1427ق.
34. صدر، محمدباقر؛ دروس فی علم الاصول؛ قم: مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین، 1426ق.
35. طباطبایی، سید محمد‌حسین؛ تفسیرالمیزان؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی،‌ قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1385ش.
36. طباطبائی، سید علی؛ ریاض المسائل؛ قم: مؤسسه آل‌البیت(ع)، 1404ق.
37. طبرسی، ابوعلی فضل‌بن‌حسین؛ مجمع البیان فی تفسیر القران؛ بیروت: مؤسسه اعلمی للمطبوعات، 1415ق.
38. طبری، محمدبن‌جریر؛ جامع البیان عن تاویل آیات القرآن؛ بیروت: دارالفکر، 1405ق.
39. طلحی، رده الله؛ دلاله السیاق، مکه: امعه ام القری، 1987م.
40. ‌عبدالسلام، عبدالعزیز؛ الإمام فی ادله الاحکام؛ بیروت: دارالبشائر الاسلامیه، 1407ق.
41. غزالی، محمدبن‌محمد رمضان؛ المستصفی من علم الاصول؛ بیروت: دارالکتب العلمیه، 1413ق.
42. فخررازی، محمدبن‌عمر؛ مفاتیح الغیب، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1420ق.
43. فیروزآبادی، سید مرتضی؛ عنایه الاصول فی شرح کفایة الاصول؛ قم: انتشارات فیروزآبادی، ۱۴۰۰ق.
44. قرطبی، محمدبن‌احمد؛ الجامع لاحکام القران؛ تحقیق احمد عبدالعلیم بردنی، قاهره: دار الشعب، 1372ق.
45. کلینی، محمدبن‌یعقوب؛ فروع الکافی؛ بیروت: دار الاضواء، 1413ق.
46. کنعانی، سید حسین؛ «سیر تحول کاربرد سیاق در فقه شیعه»؛ فصلنامه فقه و تاریخ تمدن، شماره بیست و چهارم (سال ششم)، تابستان 1389ش.
47. مصطفی، ابراهیم و دیگران؛ المعجم الوسیط؛ مصر: مکتبه الشروق، 1425ق.
48. مظفر، محمدرضا؛ اصول الفقه؛ نجف: مطبعه دار النعمان، 1386ق.
49. نائینی، محمدحسین؛ فوائد الاصول؛ قم: نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1376ش.
50. نجفی، محمدحسن؛ جواهر الکلام؛ تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1365ق.
51. نسفی، عمربن‌محمد؛ تفسیر نسفی؛ تهران: بنیادقران، 1362ش.
52. واسطی زبیدی، محمدمرتضی؛ تاج العروس من جواهر القاموس؛ بیروت: دارالفکر للطباعه و النشر، 1414ق.
CAPTCHA Image