نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات، دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران، قم، ایران
2 استادیار، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات، دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران، قم، ایران. shahidi@ut.ac.ir
3 دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات، دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران، قم، ایران. at.mohammadzadeh@ut.ac.ir
چکیده
تازه های تحقیق
معیارهای کاربست قاعدۀ «حجیّت مفاد جملههای مستقل قرآن» در المیزان و التحریر و التنویر[1]
علی راد۱، روحاللّه شهیدی۲، عاطفه محمدزاده۳
۱ دانشیار، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات، دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران، قم، ایران (نویسندۀ مسئول). ali.rad@ut.ac.ir https://orcid.org/0000-0001-9430-2795
۲ استادیار، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات، دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران، قم، ایران. shahidi@ut.ac.ir https://orcid.org/0000-0002-2951-2291
۳ دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات، دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران، قم، ایران.
at.mohammadzadeh@ut.ac.ir https://orcid.org/0009-0009-7744-5079
چکیده
قاعدۀ «حجیّت مفاد جملههای مستقل قرآن» از قواعدی است که در تفاسیر معاصر بدان توجّه شده است. علامه طباطبائی و ابنعاشور در لابهلای مباحث تفسیری در المیزان و التحریر و التنویر این قاعده را به کار بستهاند. با این حال، معیارها و شرایط کاربست آن را در چارچوب نظریۀ منسجمی تشریح نکردهاند تا دیگران بتوانند این قاعده را بهگونهای روشمند در مطالعات تفسیری به کار گیرند و گستره و صحّت بهرهگیری این دو مفسر از قاعدۀ یادشده را بسنجند. از گردآوری و تحلیل دیدگاههای علامه طباطبایی و ابنعاشور چنین به دست میآید که هر دو در کاربرد این قاعده بر معیارهایی مشترک ــ چون اشارۀ جملات به سنن الهی، دلالت جملهها بر ضوابط اعتقادی و اخلاقی، وجود تعلیل در جملات، و تطابق جملهها ــ با مثالهایی تکیه زدهاند. روایات معصومان (ع) و قانون «موردْ مخصص نیست» از معیارهایی است که علامه طباطبایی بهطور اختصاصی بدان توجّه کرده است. ازاینرو، با آنکه هر دو مفسر در به کار بردن قاعدۀ یادشده تا حدودی با یکدیگر همراه بودهاند؛ اما، درمجموع، علامه طباطبایی بهدلیل بهرهمندی از روایات و آموزههای تفسیری اهلبیت (ع)، در کاربست نظاممند این قاعده از ابنعاشور پیشی گرفته است.
کلیدواژگان: قواعد تفسیری، تفسیر فراسیاقی قرآن، علامه طباطبایی، ابنعاشور
یکی از قواعد تفسیریای که معاصران به احیای آن روی آوردهاند قاعدۀ «حجیّت مفاد جملههای مستقل قرآن» است. بر اساس قاعدۀ مذکور، جملات بریده از آیات ــ بهشرط سازگاری با شرع و عقل و عدم تنافی با سیاق ــ در خارج از فضای آیه معنای کامل و مستقلی دارند و در تبیین مسائل اعتقادی، اجتماعی، فقهی، اخلاقی و... و تفسیر آیات دیگر به کار میآیند.
انتظار میرود کاربست این قاعده در تفسیر المیزان و التحریر و التنویر با تأثیر از روش و گرایش تفسیری علامه طباطبایی و ابنعاشور مشهود باشد. بدینرو، نوشتار حاضر در صدد بررسی تفاسیر نامبرده، ذیل تعدادی از آیات برگزیده، و استخراج و ساماندهی معیارهای کاربرد قاعده بر اساس این دو تفسیر است.
با مطالعۀ منابع تفسیری متعدد، بهویژه المیزان و التحریر و التنویر مشخص شد که مفسران، با تکیه بر قرائنی، روش خود در کشف استقلال معنایی جملههای قرآنی را نمایان ساختهاند. این قرائن همان معیارهای کاربرد قاعدۀ موردبحث، در محدودۀ تحقیق حاضر، شامل شواهد درونمتنی و برونمتنی هستند.
تعداد بیشتری از این معیارها، که در دستۀ شواهد درونمتنی قرار دارند، با ویژگیهای محتوایی و ادبی جملهها در ارتباطاند. این معیارها عبارتاند از اشارۀ جملهها به سنن الهی، ضوابط اعتقادی و اخلاقی، قابلیّت جملهها برای تسرّی به مصادیق فراسیاقی، مقام تعلیل جملهها یا کنایی و مثل بودن آنها. به کار گرفتن جملۀ «تِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ» (آلعمران: ۱۴۰) بهعنوان یکی از سنتهای عام الهی، استفاده از جملههای «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ» (انعام: ۱۲۴) و «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ» (حدید: ۲۳) در اشاره به ضوابط اعتقادی و اخلاقی و استناد به جملات «یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ» (بقره: ۱۸۵) در بیان علت بسیاری از احکام شرعی و... ، بهطور مستقل و خارج از فضای سیاق آیات، از نمونههای مربوط به کاربست قاعدۀ پیشگفته در تفاسیر است.
عمدۀ شواهد برونمتنی را احادیث به دست میدهند. کاربرد روایات معصومان (ع) در تفاسیر شیعه، و ازجمله تفسیر المیزان، برای اثبات حجیّت مفاد جملات خارج از سیاق آیات در دو گروه قابل بررسی هستند. دستهای از روایات از دیدگاه معصوم (ع) در بحث نظری قاعده خبر میدهد و دستهای دیگر عملکرد ایشان را در بهکارگیری قاعده به نمایش میگذارد. به نظر میرسد مهمترین روایت در بحث نظری حدیث معروف جابر بن جعفی از امام باقر (ع) در موضوع ظهر و بطن قرآن است. دستۀ دوّم روایات شامل روایات دالّ بر عام بودن معنای جملهها، روایات دالّ بر جری و تطبیق و موارد مشابه هستند.
نقش این گونه روایات در بیان حجیّت استقلالی برخی از جملات، مانند «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها» (بقره: ۱۸۹)، چشمگیر است. مطابق با اقوال گوناگون، این جمله به مقابله با عمل جاهلیِ سوراخ کردن پشت خانهها و ورود و خروج اشخاص مُحرم از آن راه اشاره دارد. بنا بر روایتی از امام باقر (ع)، مراد از این جمله آن است که هر کاری را باید از راه صحیح آن انجام داد. با این نگاه، جملۀ مذکور خارج از فضای تاریخی آیه مفهومی گسترده دارد و منحصر به ورود ظاهری از در خانه نمیشود. بدینترتیب، میتوان با بهرهگیری از روایات، به روش ائمه (ع) در چگونگی کاربست جملات مستقل پی برد و از آن در تفسیر آیات استفاده کرد.
از دیگر موارد در خور تأمل در روایاتْ معرفی جملۀ «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم» (رعد: ۱۱) بهعنوان یکی از قوانین الهی است. این نوع مستنداتْ عمومیت معنای جمله و صحّت کاربرد مستقل آن را برای جوامع بشری در هر زمان و مکانی ثابت میکند.
ناگفته نماند بخشی از روایات، با تأکید بر جایگاه جملات در بیان اهمیّت موضوعی بیارتباط با سیاق، از حجیّت مفاد آن جملهها دفاع کردهاند. استفاده از جملۀ «وَ لا تُلْقُوا بِأَیدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ» (بقره: ۱۹۵)، در بحث «اطاعت از حاکم وقت»، با وجود ارتباط سیاق با موضوع جهاد و انفاق مال برای تأمین وسایل جنگی، نمونهای از این دست است.
علامه طباطبایی و ابنعاشور، با تکیه بر قرائن درون متنی و برون متنی، برای استفاده از قاعدۀ موردبحث بسترسازی کردهاند. آنان در استناد به شواهد درونمتنی تفاوت چشمگیری در نحوۀ تعامل با جملات مستقل نداشتهاند. همراهی آنها در بروز برخی از معیارهای کاربست این قاعده، اعم از اشارۀ جملات به سنن الهی یا دلالت آنها بر ضوابط اعتقادی و اخلاقی، مَثَل بودن جملهها و همچنین تعلیل بهکاررفته در آنها مشهود است. در حوزۀ آیات مورد مطالعه، تنها طباطبایی به روایات معدودی که بر حجیّت مفاد جملههای مستقل دلالت دارند استناد کرده؛ اما، با وجود وابستگی به مذهب تشیّع، از برخی مستندات مهم بهرهای نبرده است.
ابنعاشور، محمد. (بیتا). التحریر و التنویر. التاریخ.
ایازی، محمدعلی. (۱۳۸۰). فقهپژوهی قرآنی؛ در آمدی بر مبانی نظری آیات الاحکام. بوستان کتاب.
بابایی، علیاکبر. (۱۳۹۴). قواعد تفسیر قرآن. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
طباطبایی، سید محمدحسین. (۱۴۱۷ ق). المیزان فی تفسیر القرآن. جامعۀ مدرسین.
عابدینی، احمد (۱۳۷۶). حجیّت فرازهای قرآن کریم. بیّنات، ۴ (۱۴)، ۴۸‑۶۳.
عیاشی، محمد بن مسعود. (۱۳۸۰ ق). کتاب التفسیر. علمیه.
قاسمی، محمد جمالالدین. (۱۴۱۸ ق). محاسنالتأویل. دار الکتب العلمیه.
کلینی، محمد بن یعقوب. (۱۴۲۹ ق). الکافی. دار الحدیث.
مکارم شیرازی، ناصر. (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. دار الکتب الإسلامیه.
[1] این مقاله برگرفته از رسالۀ دکتری عاطفه محمدزاده است با نام «حجیّت مفاد جملات مستقل آیات، با تکیه بر ’تفسیر المیزان‘ و ’التحریر و التنویر‘؛ چیستی، شرایط، کاربرد و پیامدها».
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The rule of “authenticity of the contents of the independent sentences of the Qurʾan” is one of the rules that has been considered in contemporary exegeses. Allamah Tabatabai and Ibn Ashour have applied this rule in their interpretive discussions. However, they have not explained the criteria and conditions of its application in the framework of a coherent theory so that others can methodically apply this rule in interpretive studies and assess the scope and accuracy of the use of this rule by these two commentators. The result of collecting and analyzing the views of Allameh Tabatabai and Ibn Ashur is that both of them have relied on common criteria in applying the mentioned rule such as referring the sentences to divine traditions, the implication of sentences on belief and moral standards, the existence of reasoning in sentences, and matching the sentences with proverbs. Among the criteria, Allamah Tabatabai has paid special attention to the narrations of the Infallibles (peace be upon them) and the law “The example is taken from the generality of the words not the specificity of the cause”. Therefore, it can be said that although both commentators are somewhat in agreement with each other; however, in general, Allamah Tabatabai has surpassed in the systematic application of this rule due to due to the use of narrations and the interpretive teachings of the AhlulBayt (peace be upon them).
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله