نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه قرآن و حدیث، قم، ایران (نویسندۀ مسئول). Haadi.safari@chmail.ir
2 دانشیار، گروه کلام، دانشگاه قرآن و حدیث، قم، ایران. Ahmad.karimi@gmail.com
چکیده
تازه های تحقیق
خاستگاههای زمانمندی نظریۀ عصمت در آرای تفسیری فخر رازی و ابنشرفشاه
محمدهادی صفری۱، احمد کریمی۲
۱ دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه قرآن و حدیث، قم، ایران (نویسندۀ مسئول). Haadi.safari@chmail.ir https://orcid.org/0009-0004-2213-9190
۲ دانشیار، گروه کلام، دانشگاه قرآن و حدیث، قم، ایران. Ahmad.karimi@gmail.com https://orcid.org/0000-0002-5525-2024
چکیده
ضلع زمانمندی آموزۀ عصمتْ محل تنازع دیدگاههای مطلقگرا و مخالفان بوده است که گروه اول، گسترۀ زمانی آن را مطلق دانستهاند و در مقابل، گروه دوم، آن را به پس از بعثت محدود کردهاند. این پژوهش با بررسی تطبیقی دیدگاه فخر رازی، که عصمت را زمانمند دانسته، و ابنشرفشاه حسینی، که گسترۀ عصمت را تشکیکناپذیر به شمار آورده، تلاش کرده تا بنمایۀ دیدگاه آنان دربارۀ زمانمندی عصمت را در پیوند با واژگان قرآنی مرتبط ــ یعنی «ذنب» در آیۀ ۲ فتح، «وزر» در آیۀ ۲ شرح، و «ضلال» در آیۀ ۷ ضحی ــ بررسی کند. یافتهها نشان داد که هر دو مفسر این واژگان را در تنافی با عصمت نمیدانند و در نتیجه، نمیتوان از آنها زمانمندی عصمت را نتیجه گرفت. با این حال، فخر رازی بر انگارۀ زمانمندی عصمت، که مبتنی بر سوگیریهای اشعریگرایانه و اخبار خدشهپذیر است، تأکید و تلاش کرده تا با تأویلات مختلف از اندیشۀ کلامی خود در این باره عدول ننماید. ازاینرو، مواضع روشی و معناشناختیاش در این باره با دیدگاه کلامی وی در انسجام و هماهنگی نیست.
کلیدواژگان: ابنشرفشاه حسینی، ذنب، عصمت پیامبر اکرم قبل از بعثت، ضلال، فخر رازی، وزر
تبیین موضوع زمانمندی عصمت، در بازتعریف ماهیت بعثت نبوی و پاسخ به شبهات پیرامون آن تأثیرگذار است. مفسران قرآن کریم، با استناد به آیات 2 فتح، 7 ضحی و 2 شرح، به موضوع زمانمندی آموزۀ عصمت پرداختهاند که در جمعبندی دیدگاهها، دو طیف از نظریههای مطلقگرا و تشکیکپذیر مشاهده میشود. مسألۀ این پژوهش یافتن خاستگاه نظریههای تفسیری در موضوع زمانمندی نظریۀ عصمت، میان دوگانۀ روشهای معناشناختی تفسیر واژگان و مبانی کلامی مفسران، است. روش این پژوهش بررسی تطبیقی دیدگاه دو مفسر پیرامون واژگان قرآنی مرتبط ــ «ذنب» (فتح: 2)، «وزر» (شرح: 2) و «ضلال» (ضحی: 7) ــ بهمثابۀ بنمایۀ دیدگاه تفسیری دربارۀ زمانمندی عصمت، و با محوریت دو تکنگاری سامانیافته در این موضوع است. این دو اثر از حیث عناوین موضوعات با هم قرابت بسیار دارند و میتوان به نگاه دو تفسیر موضوعی بدان نگریست: نخست، عصمة الأنبیاء نوشتۀ فخر رازی (د 606 ق) است که عصمت را زمانمند میانگارد. و دیگری الرسالة السلطانیة الأحمدیة فی اثبات العصمة النبویة المحمدیة از ابنشرفشاه حسینی (د 810 ق) است که گسترۀ عصمت را مطلق و تشکیکناپذیر میشمارد.
در میان وجوه معانیای که فخر رازی برای واژگان سهگانۀ یادشده مطرح کرده، تنها برای واژۀ «وزر» وجوهی از گناهان پیش از بعثت را برشمرد که در تنافی با رویکرد مطلقگرا و تنزیهی است. اما، در تبیین اغلب وجوه معانی واژگان موهم عدم عصمت قبل از بعثت، با مفسرانی که رویکرد تنزیهی برای پیامبران دارند همنظر است. مستند وی، برای ارائۀ چنین تفسیری، پارهای از اخبار خدشهپذیر و برساختۀ راویان کذاب و وضاع است. تبارشناسی این اخبار، عصر تابعین را خاستگاه ترویج این اخبار میداند. لغتپژوهان، از سویی دیگر، معنای گناه را برای واژۀ «وزر» مجازی دانستهاند که دلیلی برای صرفنظر از معنای حقیقی آن وجود ندارد. او، که عدم کفر و فسق پیامبران قبل از بعثت را لازم و ضروری میداند، برای عدم وجوب عصمت قبل از بعثت، به پیروی از پیشینیان اشعری خود در این موضوع استناد میکند.
وجوه معانیای که ابنشرفشاه حسینی برای واژگان سهگانه پیشگفته مطرح میکند آمیزهای از تأویلات دلالی همسو با قواعد ادبی، سیاق و عمومات آیات و روایات در موضوع زمانمندی نظریۀ عصمت است. وی در مقام خطابشناسی، با برقراری روابط دیالکتیک متنــمخاطب، از انتساب هر گونه گناه به پیامبر حذر نموده و عصمت را تشکیکناپذیر دانسته است. گسترۀ شمولیت اطلاق در ادلۀ قرآنی عصمت پیامبرانْ رهنمونکننده به رویکرد مطلقگرا و اندیشأ تنزیه حداکثری پیامبران است. یعنی پیامبران از ابتدای ولادت تا پایان عمر و در همۀ عرصههای زندگی ــ اعم از امور مربوط به دین و امور مربوط به دنیا ــ معصوماند و دچار هیچگونه سهو، خطا و فراموشی نخواهند شد. از این دیدگاه، انگارۀ تنافی عصمت پیامبران با قرآن کریم از اساس مردود است و مهمترین دلیل آموزۀ عصمت تشکیکناپذیر قلمداد میشود.
با بررسی تطبیقی دیدگاههای تفسیری فخر رازی و ابنشرفشاه حسینی، که دو رویکرد متفاوت در موضوع زمانمندی نظریۀ عصمت دارند، نمیتوان خاستگاه تفاوت دیدگاه را روش معناشناختی واژگان قرآنی دانست. چهبسا در اغلب وجوه معانی واژگان موهم عدم عصمت پیامبران قبل از بعثت، دیدگاه دو مفسر با یکدیگر از قرابت بسیار برخوردار است. اما برجستهترین عامل تنازع دیدگاههای تفسیری در موضوع موردبحثْ تأثیرپذیری دیدگاههای تفسیری از گرایشهای کلامی است. عموم ادلهای که فخر رازی در اصل موضوع عصمت بدان استناد میکند شمولی گستردهتر از مدعای او دارد و شامل عصمت قبل از بعثت هم میشود. به همین دلیل فخر رازی، در معناشناسی واژگان موهم عدم عصمت پیامبران قبل از بعثت، راه تأویل را طی نموده و بر خلاف مبانی روشی و ادبی مورد پذیرشش، مثل قاعدۀ اعتبار گستردگی الفاظ، اتخاذ موضع کرده است تا دیدگاه تفسیری خود را با مبانی کلام اشعری، همچون جبرانگاری عصمت و مخلوق بودن افعال معصومانه پس از بعثت، همسو و سازگار نماید.
رازی، فخر الدین. (1420 ق). التفسیر الکبیر(مفاتیح الغیب). دار إحیاء التراث العربی.
رازی، فخر الدین. (1986 م). عصمة الانبیاء. مکتبة الکلیات الأزهریة.
زبیدى، محمد بن محمد. (1414 ق). تاج العروس من جواهر القاموس. دار الفکر.
صفری، محمدهادی. (1399). تصحیح و تحقیق «الرسالة السلطانیة الأحمدیة فی اثبات العصمة النبویة المحمدیة» تألیف سید عبدالله بن شرفشاه حسینی [پایاننامۀ کارشناسیارشد منتشرنشده]. دانشگاه ادیان و مذاهب.
طباطبایی، سید محمدحسین. (1390 ق). المیزان فی تفسیر القرآن. مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
طبرسی، فضل بن حسن. (1372). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. ناصرخسرو.
طبری، محمد بن جریر. (1412 ق). جامع البیان فى تفسیر القرآن( تفسیر الطبرى). دار المعرفة.
فراهیدی، خلیل بن احمد. (1409 ق). العین. هجرت.
مصطفوی، حسن. (1368). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The temporal aspect of the doctrine of impeccability has been a point of contention between absolutists and opponents. By comparing the views of two commentators, Fakhr al-Razi (606 AH), who considers impeccability to be timeless, and Ibn Sharaf Shah al-Hosseini (810 AH), who considers the scope of impeccability to be unquestionable, this study has tried to examine their point of view about the temporal aspect of impeccability in connection with related Quranic words: “dhanb” [al-Fatḥ: 2], “wezr” [al-Sharḥ: 2] and “ḍalāl” [al-Ḍuha: 7]. The findings showed that both commentators do not consider these words to be in conflict with impeccability, and, as a result, it is not possible to conclude from them the temporality of impeccability. However, Fakhr al-Razi emphasized the concept of impeccability’s temporality, which is based on Ashʿaari biases and incorruptible news. He tries not to deviate from his theological thought in this regard with different interpretations, and therefore, his methodological and semantic positions in this regard are not in harmony with his theological point of view.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله