نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 استاد، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه قم، قم، ایران
2 استاد، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه قم، قم، ایران.
3 دانشجوی دکتری تفسیر تطبیقی، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه قم، قم، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
اعجاز قرآن از مهمترین مبانی تفسیری علامه طباطبایی و آیتالله جوادی آملی است. علامه طباطبایی اعجاز قرآن را بر دو اصل میداند: قطعاً معجزه وجود دارد و قرآن از مصادیق آن معجزات است. در مقابل، جوادی آملی اعجاز قرآن را با استفاده از قیاسی منطقی نتیجهگیری کرده است. همچنین جوادی آملی معتقد است که هیچ زبانی توان ترجمۀ قرآن را ندارد و ترجمۀ قرآن را باعث سقوط و کاهش لطافتهای آن دانسته؛ ازاینرو، برگزیدۀ تفسیر را جایگزین ترجمۀ آیات کرده است. وجه افتراق دیگر دو مفسر این است که علامه طباطبایی فصاحت را تنها به لفظ نمیداند، بلکه به لفظ و معنا میداند. اما جوادی آملی بهنوعی تنها بر معنا تأکید دارد و اذعان میکند که عربها الفاظ را داشته، ولی الفاظ دارای این معانی والا را نداشتهاند. مقایسۀ مبانی دو مفسر نشان میدهد که این دو مفسر در اصلِ اعجاز قرآن با یکدیگر اشتراکنظر دارند، اما، در تبیین و جزئیات این مبنای تفسیری، میان استاد و شاگرد اختلافنظرهایی وجود دارد. مهمترین هدف این مقاله واکاوی و تحلیل این موضوع است که خاستگاه این اختلاف دیدگاه کجاست. در این مقاله، با روش تطبیقی، دیدگاه دو مفسر یادشده دربارۀ مبنای اعجاز قرآن بررسی شده است.
کلیدواژگان: اعجاز قرآن، المیزان، تسنیم، جوادی آملی، علامه طباطبایی، مبانی تفسیری
وجود مبانی برای هر دانشی امری ضروری است. در دانش تفسیر قرآن، به دلیل اهمیت و جایگاه این دانش، بحث دربارۀ مبانی اهمیت بیشتری دارد. ازآنجاکه میان مفسران دربارۀ مبانی اختلافنظرهایی وجود دارد، در تفسیرپژوهی ضرورت بحث از تطبیق و ارزیابی مبانی تفسیر، بهویژه مبانی مورد اختلاف و بیان اشتراکات و اختلافات این مبانی که ریشۀ بسیاری از اختلافنظرهای تفسیری است، دوچندان احساس میشود.
علامه طباطبایی و آیتالله جوادی آملی از مفسران بزرگ معاصر شیعهاند و اعجاز قرآن از مهمترین مبانی تفسیری اتفاقی (مشترک) صدوری دو مفسر است. این مقاله بر آن است تا به مبنای تفسیری اعجاز قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و جوادی آملی بپردازد و روشن کند که مبنای این دو مفسر چه اشتراکات و چه افتراقاتی دارد و ریشۀ این اختلاف دیدگاه در کجاست.
با توجه به اینکه محور این پژوهش ارزیابی تطبیقی و مقارنهای مبنای تفسیری اعجاز قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و جوادی آملی است، این مبنای تفسیری بهتفصیل از دیدگاه دو مفسر گرانقدر ارزیابی شده است و این امر بدیع بودن و ضرورت انجام این پژوهش را تأیید مینماید.
بهطور کلی هر دو مفسر معجزه بودن قرآن و الهی بودن الفاظ و عبارات قرآن را بهعنوان مبنای تفسیر قرآن پذیرفتهاند و این بحث در المیزان در چند مورد بهتفصیل مطرح شده است و جوادی آملی نیز در تسنیم بهتفصیل به این موضوع پرداخته است. بنابراین، اعجاز قرآن از مبانی تفسیری مشترک صدوری دو مفسر است، اما در جزئیات تبیین و اثبات آن با یکدیگر اختلافنظرهایی دارند.
۱. علامه طباطبایی اعجاز قرآن را بر دو اصل میداند: (۱) قطعاً معجزه وجود دارد، (۲) قرآن از مصادیق آن معجزه است که اثبات قسم دوم قطعاً اثبات قسم اولی را به همراه دارد. این اثبات با استفاده از آیات تحدی صورت میگیرد. علامه آیات تحدی را نوعی استدلال بر اعجاز قرآن دانسته است، ولی آن را توضیح نمیدهد. اما آیتالله جوادی آملی تحدی و اعجاز قرآن را با استفاده از قیاسی منطقیای که صورت قضیۀ شرطیه دارد نتیجهگیری کرده است و دیدگاه استاد خویش را با استفاده از قاعدۀ تماثل تشریح و اثبات میکند. بنابراین، به نظر میرسد دیدگاه جوادی آملی نسبت به نظر علامه طباطبایی کاملتر و صحیحتر باشد.
۲. وجه افتراق دیگر میان علامه طباطبایی و جوادی آملی، در بحث وجوه اعجاز قرآن به فصاحت و بلاغت، آنجا نمود یافته که علامه طباطبایی فصاحت را تنها به لفظ نمیداند، بلکه به لفظ و معنا با هم میداند، اما جوادی آملی بهنوعی تنها بر معنا تأکید دارد و اذعان میکند که عربها الفاظ را داشته، ولی الفاظ دارای این معانی والا را نداشتهاند که به نظر میرسد دیدگاه علامه طباطبایی نسبت به دیدگاه جوادی آملی که بهنوعی تنها بر معنا تأکید دارد کاملتر و صحیحتر باشد.
۳. جوادی آملی (۱۳۸۸الف) ضمن پذیرش اعجاز علمی در قرآن، با بهرهگیری از دلایل عقلی و دلایل نقلی، به اثبات نظریۀ خویش پرداخته است و بهصورت ضمنی آن را در احادیث ائمه (ع) جستجو میکند و در آثار خویش به سخن معصومین (ع) در اینباره استناد و تمسک کرده است و به مناسبت و فراخور بحث و مطلب علمی موردنظر به آنها استناد میجوید (ج ۱، ص ۱۳۲). با وجود اینکه بحث اعجاز علمی بهصورت تلویحی در المیزان نیز مطرح شده و علامه طباطبایی به آیاتی بهعنوان نمونه اشاره کرده، اما این موضوع در تسنیم پررنگتر بوده و صاحب تسنیم با صراحت بیشتری دربارۀ آن سخن گفته است. ایشان یافتههای قطعی علوم جدید در قرآن را پذیرفته و آن را نشانهای از اعجاز علمی قرآن میداند و با تصریح به این مطلب بر وثاقت این اندیشه افزوده است که به نظر میرسد ملاحظۀ دقیقی است.
۴. جوادی آملی معتقد است که زبان عربی از وجوه منتج از اعجاز قرآن است و ترجمۀ زبان عربی و بهویژه قرآن را باعث سقوط و کاهش لطافتهای زبان عربی و قرآن دانسته است؛ و ازاینرو، برگزیدۀ تفسیر را جایگزین ترجمۀ آیات کرده است. چراکه، در نظر مفسر تسنیم، قرآن ترجمهپذیر نیست، زیرا در حین ترجمه بسیاری از لطائف ادبیات عربی آیات از دست میرود و آن بار معنایی را که آیات عربی انتقال میدهد در ترجمۀ قرآن یافت نمیشود. اما مفسر المیزان آن را بهعنوان ابزاری در جهت رساندن پیام قرآن به هر ملل و نحلی جایز میشمارد. بنابراین، این ابتکار صاحب تسنیم این تفسیر را برجسته و خاص میکند، زیرا مخاطب با مطالعۀ آن، به چکیدۀ بخش تفسیر و حتی لطایف نیز پی میبرد.
مبنای تفسیری اعجاز قرآن از مبانی مشترک آیتالله جوادی و علامه طباطبایی در تفسیر قرآن است و جوادی آملی به دلیل تأثیرپذیری از استاد خویش، علامه طباطبایی، در ارائۀ دلایل عقلی و نقلی در اثبات اعجاز قرآن با وی اتفاقنظر دارد؛ اما، در کیفیت و تبیین موضوع، میان این دو مفسر اختلافنظرهایی هست. در این پژوهش اختلافنظرها در چهار مورد بیان شد.
قرآن (مکارم شیرازی، مترجم). (۱۳۷۳). دارالقرآن کریم.
جوادی آملی، عبدالله. (۱۳۶۸). پیرامون وحی و رهبری. انتشارات الزهراء.
جوادی آملی، عبدالله. (۱۳۷۲). تفسیر موضوعی قرآن. نشر اسراء.
جوادی آملی، عبدالله. (۱۳۸۶). قرآن در قرآن. نشر اسراء،.
جوادی آملی، عبدالله. (۱۳۸۸الف). تسنیم: تفسیر قرآن کریم (به تحقیق جمعی از محققان). نشر اسراء.
جوادی آملی، عبدالله. (۱۳۸۸ب). وحی و نبوت. نشر إسراء.
جوادی آملی، عبدالله. (۱۳۸۹). نزاهت قرآن از تحریف (علینصیری، محقق). نشر اسراء.
جوادی آملی، عبدالله. (۱۳۹۴). حقیقت و تأثیر اعجاز (عباس فتحیه و جعفر اریانی، محققان). نشر اسراء.
طباطبایی، سید محمدحسین. (۱۳۶۲). اعجاز قرآن. مرکز نشر فرهنگی رجاء.
طباطبایی، سید محمدحسین. (۱۴۱۷ ق). المیزان فی تفسیر القرآن. انتشارات اسلامی. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The miraculousness of the Quran is one of the most important exegetic foundations of Allamah Tabatabai and Ayatollah Javadi Amoli. Allamah Tabatabai considers the miraculousness of the Quran to be based on two principles: miraculousness certainly exists and the Quran is one of the instances of miracles. In contrast, Javadi Amoli derives the miraculousness of the Quran through syllogism. Similarly, Javadi Amoli believes that no language can translate the Quran and translation ruins and reduces its subtleties. Thus, he has replaced the translation of the verses with selected exegesis. The other difference between the two exegetes is that Allamah Tabatabai does not consider eloquence to be limited merely to words; rather, it includes both words and meanings. However, Javadi Amoli in a way emphasizes only the meaning and acknowledges that the Arabs had words but the words did not have these exalted meanings. Comparing the foundations of these two exegetes shows that they share a common view regarding the miraculous nature of the Quran; however, there is a difference in the explanation and details of these exegetic foundations between the student and teacher. The most important goal of this article is to probe and analyze the source of this difference in opinion. In this paper, the views of the abovementioned exegetes regarding the basis of the miraculousness of the Quran have been studied using a comparative method.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله