نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار، گروه معارف، دانشگاه صدا و سیما، تهران، ایران
2 طلبۀ سطح چهار، تفسیر تطبیقی، حوزۀ علمیۀ خواهران (معصومیه)،قم، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
نسبتسنجی مطالعات تطبیقی و میانرشتهای تفسیر: چیستی، قلمرو و روش
محسن قمرزاده ۱* و فهیمه احدیپور۲
1 استادیار، گروه معارف، دانشگاه صدا و سیما، تهران، ایران (نویسندۀ مسئول). رایانامه: mohsen.ghamarzadeh@iribu.ac.ir
2 طلبۀ سطح چهار، تفسیر تطبیقی، حوزۀ علمیۀ خواهران (معصومیه)، ایران. رایانامه: ahadipoor1991@gmail.com
چکیده
در سالهای اخیر، توجه به مطالعات میانرشتهای و تطبیقی در علوم دینی و قرآنی افزایش یافته است. با وجود این، به دلیل نوظهور بودن این مطالعات، ابعاد و مرزهای آنها هنوز بهطور کامل شفاف نشده است و گاه پژوهشگران در استفاده از این روشها تفاوتهای موجود را نادیده میگیرند. این پژوهش با هدف بررسی چیستی، قلمرو و روش هر یک از این دو نوع مطالعه، به تحلیل مقایسهای آنها پرداخته و نشان داده است که تفاوتهای عمدهای بین ماهیت این دو روش وجود دارد. بهطور خاص، اختلافات در روششناسی، دروندانشی یا بروندانشی بودن، گسترۀ موضوعات و اهداف نهایی به چشم میخورد. با این حال، این تفاوتها مطلق نیستند و در برخی زمینهها همچون تفسیر یا هدف میانی شناخت، نقاط مشترکی دارند. این مطالعه بر این اساس نسبت میان این دو رویکرد را با توجه به ماهیت و قلمرو، بهصورت تباین و عام و خاص منوجه تعریف کرده است. همچنین، در ارزیابی روششناسی، مشخص شد که با هر دو این مطالعات، معاملۀ روش مطالعاتی میشود، اما با توجه به فرایند و نوع روش مطالعه (تطبیقی یا دینامیکی) رابطهای تباینی دارند.
کلیدواژگان: تفسیر تطبیقی، مطالعات میانرشتهای، مطالعات تطبیقی
در سالهای گذشته، مطالعات تطبیقی و میانرشتهای در علوم دینی، بهویژه در تفسیر قرآن، جایگاه مهمی یافته و توجه محققان را به خود جلب کرده است. هریک از این روشها حدود و ویژگیهای خاص خود را دارند؛ اما در برخی پژوهشها، مرزهای میان این دو نوع مطالعه بهطور دقیق مشخص نشده و گاه با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند.
پرسشهای مرتبط با ماهیت، قلمرو و روشهای مطالعات تطبیقی و میانرشتهای در تفسیر قرآن از دغدغههای اصلی پژوهشگران به شمار میرود. پژوهش حاضر، با هدف بررسی و مقایسۀ این دو نوع مطالعه، به تحلیل تفاوتها و شباهتهای آنها در زمینههای مورد بحث میپردازد.
اهمیت این پژوهش در این است که روشن شدن ماهیت این مطالعات به جلوگیری از خلط آنها کمک میکند، چراکه ترکیب نادرست این روشها میتواند به نتایج نادرست و غیرواقعی منجر شود. شناخت دقیق این روشها و مقایسۀ آنها با یکدیگر میتواند در انتخاب رویکرد مناسب برای پژوهشهای دینی سودمند باشد. در نهایت، درک دقیق نسبتهای بین تفسیر تطبیقی و مطالعات میانرشتهای نهتنها به تحلیل عمیقتری از هریک از این روشها کمک میکند، بلکه زمینهساز همکاریهای علمی و پژوهشی بین رشتههای مختلف خواهد بود. این همکاری میتواند منجر به تولید علم جدید و ارائه دیدگاههای تازه در مباحث دینی و قرآنی گردد.
دربارۀ نسبتسنجی این دو نوع مطالعه براساس نسب اربعه از سوی پژوهشگران قرآنی نسبت عام و خاص منوجه مطرح شده است؛ اما این مطالعه نشان میدهد که بین تفسیر تطبیقی و مطالعات میانرشتهای، بهعنوان دو نوع مطالعۀ مستقل و متفاوت، نسبت تباینی وجود دارد. این به این معناست که هرکدام دارای ویژگیها و روشهای خاص خود هستند و بر اساس هدف و قلمرو آنها میتوان به تحلیلهای متفاوتی دست یافت. تفسیر تطبیقی، بهعنوان یک روش دروندانشی، تأکید بر مطالعه تفسیر و تفاسیر مختلف دارد و به دنبال درک عمیقتری از معانی قرآن است و مطالعات میانرشتهای، بهعنوان یک روش بروندانشی، به بررسی مسئلهای واحد با استفاده از چندین رشته علمی پرداخته و بر ترکیب و تبادل دانش تأکید دارد.
برخلاف تفسیر تطبیقی، مطالعات میانرشتهای به بررسی مسئلهای واحد میپردازد که قابلیت تحلیل در علوم مختلف را دارد. این مسئلۀ واحد میتواند یکی از مسائل قرآنی باشد که در آن قابلیت بحث در دیگر علوم نیز وجود دارد. بهعنوان مثال، بررسی موضوعاتی مانند ارتباط قرآن با علومتجربی یا علوم اجتماعی میتواند بهعنوان یک مطالعه میانرشتهای در نظر گرفته شود.
با توجه به اینکه در این اثر مطالعات میانرشتهای قرآنی مدنظر است، مسئلۀ واحد در مطالعات میانرشتهای قطعاً یکی از مسائل قرآنی مشترک با دیگر علوم خواهد بود که قابلیت بحث در آن علوم را هم داشته باشد. ازآنجاکه مطالعات میانرشتهای حداقل دو رشتۀ علمی را شامل میشود، اگر قلمرو ملاک نسبتسنجی واقع شود، باید گفت در این صورت مطالعات میانرشتهای اعم خواهد بود، زیرا قلمرو میانرشتهای میتواند فراتر از مسائل قرآنی و تفسیر هم باشد، اما در تطبیقی گستره محدود به همان تفسیر است.
تفسیر تطبیقی یک روش مطالعاتی است که فرایند خاص خود را دارد، زیرا تفسیر تطبیقی ذیل مطالعات تطبیقی، که خود یک روش مطالعه است، مطرح میشود. بنابراین قرار دادن تفسیر تطبیقی بهعنوان یک سبک تفسیری در عرض تفسیر موضوعی و ترتیبی جای تأمل دارد. همچنین مطالعات میانرشتهای نیز بهعنوان یک روش مطالعاتی مورد بحث قرار میگیرد. ازاینرو این نوع مطالعه، از جهت روش مطالعاتی بودن، همعرض هم قرار میگیرند و میتوان گفت نسبت بین آنها، با این ملاک که هر دو روش مطالعاتی هستند، تساوی است. بنابراین، در تفسیر تطبیقی، روش مطالعه تطبیقی است، اما در مطالعات بینارشتهای روش دینامیکی خواهد بود نه روش خاص هر یک از رشتههای مورد بحث. میتوان گفت عنوان «بینارشتهای» ناظر به مرحلۀ ترکیب آرای دو یا چند رشته مورد نظر در مطالعات بینارشتهای است. ازاینرو نسبت بین این دو نوع مطالعه، با ملاک روش به معنایی که گذشت، تباین خواهد بود.
در این مطالعه، پس از بررسی نسبتسنجی میان مطالعات میانرشتهای و تطبیقی نشان دادیم که تفاوتهای عمدهای بین ماهیت این دو روش وجود دارد. بهطور خاص، اختلافات در روششناسی، دروندانشی یا بروندانشی بودن، گسترۀ موضوعات و اهداف نهایی به چشم میخورد. با این حال، این تفاوتها مطلق نیستند و در برخی زمینهها همچون تفسیر یا هدف میانی شناخت، نقاط مشترکی دارند. این مطالعه بر این اساس نسبت میان این دو رویکرد را با توجه به ماهیت و قلمرو، بهصورت تباین و عام و خاص منوجه تعریف کرده است. همچنین، در ارزیابی روششناسی، مشخص شد که با هر دو این مطالعات، معاملۀ روش مطالعاتی میشود، اما با توجه به فرایند و نوع روش مطالعه (تطبیقی یا دینامیکی) رابطهای تباینی دارند.
برزگر، ابراهیم. (1387). تاریخچه، چیستی و فلسفه پیدایی علوم میان رشتهای. مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی، 1(1)، 37-۵۶. https://doi.org/10.7508/isih.2009.01.003
درزی، قاسم. (1398). تاریخ انگاره میانرشتگی؛ گذار از نگاه آرمانگرایانه و مبتنی بر تلفیق دانش به رویکرد عملگرایانه و مبتنی بر حل مسئله. مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی، 11(4)، 1-32. https://www.doi.org/10.22035/isih.2020.3626.3809
درزی، قاسم. (1402). مطالعۀ تطبیقی میانرشتهای (تفسیر بیناپارادایمی) قرآن و عهدین؛ مفاهیم، گونهها و نمونهها. تحقیقات علوم قرآن و حدیث، 20(1)، 25-44. https://www.doi.org/10.22051/tqh.2022.39194.3501
درزی، قاسم؛ پاکتچی، احمد؛ و فرامرز قراملکی، احد. (1392الف). گونهشناسی مطالعات میانرشتهای قرآن. مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی، 5(4)، 73-102. https://doi.org/10.7508/isih.2014.20.004
درزی، قاسم؛ و فرامرز قراملکی، احد. (1399). روششناسی مطالعات میانرشتهای قرآنی. دانشگاه شهید بهشتی.
درزی، قاسم؛ فرامرز قراملکی، احد؛ و پهلوان، منصور. (1392ب). الزامات روششناختی مطالعات میانرشتهای قرآن. مطالعات قرآن و حدیث، 10(1)، 35-71. https://doi.org/10.30497/quran.2017.1888
رضایی اصفهانی، محمدعلی. (1389). روششناسی مطالعات تطبیقی در تفسیر قرآن. تحقیقات علوم قرآن و حدیث، 7(1)، 35-56. https://doi.org/10.22051/tqh.2010.3400
شاقول، یوسف؛ و عموزاده، محمد. (138۶). میانرشتهای: تعاریف و ضرورتها. رهیافت، 17(۴0)، 2۵-3۴.
عسکری، انسیه. (1397). جریان شناسی تفسیر تطبیقی. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
فرامرز قراملکی، احد. (1395). روششناسی مطالعات دینی (تحریری نو). دانشگاه علوم اسلامی رضوی.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
In recent years, attention to interdisciplinary and comparative studies in religious and Quranic sciences has increased. However, due to the nascent nature of these studies, their dimensions and boundaries have not yet been fully clarified, and at times, researchers overlook the existing differences when employing these methods. This research, with the aim of examining the nature, scope, and method of each of these two types of study, has conducted a comparative analysis of them and demonstrated that there are significant differences in the essence of these two approaches. Specifically, differences can be observed in methodology, whether they are intra-disciplinary or extra-disciplinary, the range of subjects, and their ultimate objectives. Nevertheless, these differences are not absolute, and in certain areas such as Quranic exegesis or the intermediate goal of cognition, they share commonalities. Based on this, the study defines the relationship between these two approaches in terms of their nature and scope as one of contrast (tabāyun) and general-and-specific-in-some-respect (ʿām wa khāṣṣ min wajh). Furthermore, in evaluating the methodology, it became clear that both studies are treated as methodological approaches, but they have a contrasting relationship depending on the process and type of study method (comparative or dynamic).
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله