نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه علوم قران و حدیث دانشگاه قم
2 دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران، پردیس فارابی-
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The traditions related to the occasions of revelation have an important and pivotal role in interpreting and explaining Quranic sciences. Unfortunately, these traditions have not been properly reviewed and analyzed in terms of their chain of transmission. Given the direct influence of these traditions on understanding and interpreting the holy Quran, their review and criticism is of particular importance. The present paper analyzes the traditions related to the occasions of revelation of seven key verses in the second chapter of the holy Quran (Al-Baqharah, the Cow). Having mentioned the verses with the occasions of revelation and relevant traditions, the paper reviews and criticizes Shia and Sunni commentators' view about these traditions. The most important reasons to deny traditions related to the occasions of revelation include incompatibility of their text with the text of the holy Quran, the existence of sound traditions, definite history, intellectual axioms, Muslims' theological necessities, and consensus.
کلیدواژهها [English]
نتیجهگیری
بدون تردید تشخیص اسباب نزول واقعی تنها از راه شناخت اعتبار سندی و یا شهرت آن امکان پذیر نیست؛ بلکه در کنار بررسی سندی، اعتبار سنجی متن روایت با معیارهای مهمی، چون سازگاری با قرآن، روایات صحیح، عقل و تاریخ معتبر را نیز باید مورد توجه قرار دارد. در این مقاله، 17 روایت ذیل 7 آیه از سورۀ بقره مورد تحلیل و بررسی قرارگرفت که از میان آنها 4 روایت مورد پذیرش قرار گرفت و 11 روایت با دلایل متقن مردود واقع شد. اهم دلایل عدم پذیرش روایات عبارت اند از:
1 ـ عدم مطابقت و هماهنگی محتوای روایت با ظاهر آیه، تفسیر آیه یا سیاق آیه و یا آیات مربوط به روایت.
2 ـ عدم مطابقت محتوای روایت با تاریخ مسلم و وقایع نقل شده در کتب تاریخی معتبر.
3 ـ تطبیق داستانها و وقایع تاریخی با آیات قرآن و ذکر آن به عنوان سبب نزول آیه از سوی راوی.
4 ـ بیان مصداق برای آیه به جای سبب نزول.
5 ـ مخالفت متن روایت با عقل و مسلّمات عقلی
6 ـ مخالفت متن روایت با ضرورتهای کلامی و عقاید مسلمانان.
7 ـ مخالفت متن روایت با اجماع مسلمانان.
باید توجه داشت رویکرد مفسران در نقل و استفاده از روایات اسباب نزول متفاوت است. مفسران عامه کمتر به نقد و ترجیح روایت پرداخته اند. سیوطی در ارزیابی روایات به سند روایات توجه کرده و به متن روایات بی توجه بوده است. مفسران امامیه در تفاسیر روایی به روایات سبب نزول نقل شده از اهل بیت(ع) رغبت بیشتری نشان دادهاند. در تفاسیر معاصر بهترین نقدهای متنی بر روایات اسباب نزول را میتوان در تفاسیر المیزان و نیز مواهب الرحمن مشاهده کرد. برای نشان دادن اهمیت نقد روایات اسباب نزول، کافی است، به این نکته توجه شود که تنها راه اطلاع و آگاهی از اسباب نزول، روایتها هستند. بخش عمدهای از این احادیث از طریق اهل سنت به ما رسیده است و همه آنها صحیح نیستند. شیعه در این میان بخش اندکی از روایات را نقل کرده است. با این که در زمینۀ اسباب نزول کتابها و نگاشتههای بسیاری وجود دارد، ولی هنوز به طور قطع و یقین نمیتوان گفت، هر آیهای از قرآن سبب نزولش چه بوده و دربارۀ کدامین رخداد نازل شده است؛ حال آن که آنچه مفسّر و قرآنپژوه بدان نیازمند است، دستیابی به اطلاعات و دانشهای قرآنی با تکیه بر روایات صحیح و معتبر است.
ارسال نظر در مورد این مقاله